Saturday, October 6, 2007

کبرا، جنبش همبستگی، ١٠ اکتبر

اصغر کریمی
سپتامبر ٢٠٠٧

داستان کبرا را از روزی که مادرشوهرش کشته شد شروع نکنید. از روزی شروع کنید که در مدرسه بدلیل اینکه غذائی نخورده بود از هوش رفت و او را به خانه آوردند. زمانی که پدر کارگرش از داربست افتاده بود و کمرش شکسته بود و در کشوری که بیمه ای در کار نیست، خانواده ما هرگونه درآمدی را از دست داد و کبرا تن به زندگی به آن پیرمرد داد تا یک نان خور از خانه کم شود، به این امید که بتواند به برادر معلولش و به خانواده اش نیز کمک کند. کبرا قصد داشت به دانشگاه برود اما فقر نگذاشت، تحصیل را قطع کرد و برای کلفتی راهی خانه علیرضا شد" "از صحبت های مادر کبرا رحمانپور با مینا احدی"

صحبت مادر کبرا عمیق و تکان دهنده است. سرنخ بسیار روشنی از قاتلین واقعی میدهد. نورافکنی بروی بسیاری از حقایق جامعه طبقاتی می اندازد. همین چند کلمه بیش از هزار صفحه پوشه و پرونده در دادگاهها، داستانهای پشت صحنه را عیان میکند. برای کسی که دنبال عدالت میگردد صحبت مادر کبرا بسیار آموزنده تر، واقعی تر و فراگیرتر است.
کبرا عضوی از یک خانواده کارگری است. موقعیت طبقاتی اش او را به کلفتی، به تحقیر، به زندگی با فردی دو نسل مسن تر از او، و به پرپرشدن جوانی اش سوق داد. در شرایط غیرقابل تحملی که محصول مستقیم این موقعیت اجتماعی بود، در یک درگیری با مادر شوهرش مرتکب قتل شد، به عنوان قاتل به زندان افتاد و محکوم به اعدام شد. آنچه بر کبرا گذشته است، فقط سنت ها، اخلاقیات و قوانین عصر حجر و فرودستی و محرومیت زن را بر ملا نمیکند، که دریچه بزرگی بروی بنیادهای این نظام غیرانسانی، نابرابری های طبقاتی، محرومیت طبقه کارگر و قوانینی که طبقه حاکم به کمک قانون و به اسم جامعه توسط دولت برای محافظت از موقعیت خود بر ما تحمیل کرده است، نیز هست. کل داستان همین جا است و سرنخ ها همین جا است. حتی اخلاقیات عقب مانده، عواطف و تعصبات جاهلانه و انتقامجوئی ها نیز محصولات گریزناپذیر همین نظام طبقاتی اند، حربه طبقه حاکم برای خفه کردن و سربزیر نگهداشتن توده زحمتکش جامعه هستند، نیاز طبقه حاکم برای حفظ این نظامند و بطرق مختلف باد زده میشوند.

جندی قبل در یک مصاحبه با تلویزیون انترناسیونال از کبرا و خانواده اش قدردانی کردم به این خاطر که با طرح علنی این کیس، خیلی ها را تکان دادند، نه تنها به شکل گیری یک همبستگی جهانی کمک کردند، بلکه چشم خیلی ها را به جنایتکارانه بودن مجازات اعدام، به حقایق عمیق و تلخ جامعه سرمایه داری و به خیلی حقایق دیگر گشودند. این جامعه طبقاتی است، بر نابرابری و بیعدالتی و تبعیض و محرومیت اکثریت آن بنا شده است، و اینرا قربانیان آن که اکثریت جامعه را تشکیل میدهند میدانند و با گوشت و پوست خود درک میکنند. اما همیشه موارد معینی هستند که دنیائی را تکان میدهند. مواردی که از خلال آنها دریچه های بزرگتر بروی مردم گشوده میشود و توده وسیعی را سرراست به عمق یک مساله میرساند و به حرکت درمیاورد. داستان کبرا نمونه بسیار برجسته ای از عمق ستم و جنایتی است که طبقه حاکم، اقلیت سرمایه دار، به کمک دولت اسلامی خود بر طبقه کارگر و اکثریت مردم زحمتکش روا میدارد. چندی پیش یکی از مدافعین حقوق کودک گفته بود که کودکان خیابانی امروز، محکومین به اعدام فردا هستند. جامعه ای که طبقه سرمایه دار بنیان گذاشته است، از کودکان معصوم خیابانی که آنها را از هرلذتی در زندگی محروم کرده است، بزهکار و قاتل تربیت میکند و همانها که این شرایط را آفریده اند، اینها را به زندانهایشان می اندازند و آنها را بعنوان قاتل و جنایتکار اعدام میکنند. و چه بسا بخشی از جامعه که زیر فشار تبلیغاتی طبقه حاکم خرد میشود، به استدلالات اقلیت مفتخور که از زبان قاضی و پروفسور و مسئولین ادارات و استانداران و فرماندهان و یا آیت اله ها جاری میشود، تسلیم شود و قانع! شود. خوشبختانه امروز بیش از هرزمان جامعه دارد خود را از مفروضات و توجیهات آنها خلاص میکند و به راه حل ها و تبیین های سوسیالیستی گرایش پیدا میکند و در مقابل مجازات اعدام قد علم میکند. این روند را باید هرچه بیشتر عمق و گسترش داد. مقابله با افکار و اخلاقیات طبقه حاکم، بخش مهمی از مبارزه طبقات محروم جامعه در راه رهائی است.

جنبش همبستگی:
ما بر این باور بودیم که میتوان یک همبستگی جهانی علیه اعدام کبرا شکل داد و به سهم خود در این راه پیشقدم بوده ایم و عملی بودن آنرا نشان داده ایم. تنها در ایتالیا بیش از ١٥٠ هزار نفر طوماری علیه محکومیت اعدام کبرا امضا کردند و روزی را به اسم او نامگذاری کردند. در سایر کشورهای جهان نیز بسیاری از سازمانها و مدافعین حقوق انسانی در کمپین بین المللی برای نجات کبرا شریک شدند، دست به اعتراض زدند و خواهان لغو حکم اعدام او و آزادی او شدند. و نه فقط علیه حکم اعدام کبرا، علیه اعدام نازنین نیز چندصدهزار نفر پتیشنی را امضا کردند، فیلمی تهیه شد که در بسیاری رسانه ها نمایش داده شد، درمورد فاطمه و شهلا و سینا و دلارا و دیگران نیز حرکتهائی شکل گرفت. در داخل کشور نیز تجمعی اعتراضی علیه حکم اعدام کبرا سازمان داده شد و تعدادی نیز دستگیر شدند. داستان کبرا و نازنین و دیگران به گوش همه رسید و سیلی از همبستگی در میان مردم براه افتاد. قبل از آن در دفاع از لغو اعدام افسانه نوروزی جامعه تکانی خورده بود و رژیم را علیرغم اینکه افسانه متهم به قتل یکی از مقامات امنیتی حکومت بود، وادار به آزادی او کرد. به یمن کمپین ها و مباحث دائمی حول مجازات اعدام، اکنون مطالبه لغو مجازات اعدام و لغو احکام اعدام زندانیان، عادی! یا سیاسی، وسیعا جای خود را در میان مردم باز کرده است و مبلغین و مروجین زیادی پیدا کرده است. با اینهمه، چه در داخل و جه در سطح جهانی، این هنوز شروع کار است. این جنبش باید ابعادی جهانی و گسترده بخود بگیرد. حرکات بزرگ سازماندهی شود، ابتکارات مختلف بکار افتد و دست جمهوری اسلامی را در اعدام ببندد. حرکت دسته جمعی دانش آموزان آلمانی علیه حکم اعدام سینا نمونه بسیار جالب دیگری از پتانسیل عظیمی است که برای شکل گیری یک جنبش بین المللی گسترده وجود دارد.

این جنبش اما فقط به اعدام محدود نمی ماند. در خلال این جنبش، همبستگی عمیق تر و همه جانبه تری با مبارزات مردم ایران شکل میگیرد و این بخشی از استراتژی کمونیسم کارگری برای انقلاب کارگری در ایران است. همبستگی جهانی یک نیروی قدرتمند در کنار مردم ایران برای بزیر کشیدن این رژیم و نیز برای قدرت گیری یک آلترناتیو رادیکال و سوسیالیستی است. اگر جریانات راست به سیاست های از بالا و علیه مردم مانند تحریم اقتصادی توسط دولتهای آمریکا و متحدین اروپائی اش و یا حمله نظامی چشم میدوزند و این بخشی از استراتژی آنها برای کسب قدرت است، در مقابل جنبش کارگری و جنبش آزادیخواهانه مردم ایران به نیروی مردم انساندوست در جهان متوسل میشود. در سالهای اخیر گامهای بزرگی در این راستا برداشته شده و پابپای تعمیق نفوذ سیاست ها و اهداف و مطالبات کمونیسم کارگری در ایران، جنبش همبستگی بین المللی نیز قدرتمندتر و موثرتر شده است. به اشکال تعرضی تری نسبت به سابق دست زده و ابعادی بمراتب فراتر از گذشته یافته است. ما وظیفه خود میدانیم که بطور مستمر و نقشه مند به شکل دادن به جنبش همبستگی با مردم ایران کمک کنیم و اینرا عرصه مهمی از فعالیت خود میدانیم. آگاهگری و اطلاع رسانی به افکار عمومی و بسیج و سازماندهی این نیروی جهانی در خدمت مبارزه مردم ایران یک وجه مهم فعالیت بین المللی حزب ما را تشکیل میدهد. لازمه اینکار فراهم کردن ظرفها و ابزار لازم برای به حرکت درآمدن این نیرو است. میتینگها و تجمعات اعتراضی، سمینارها، راه اندازی کمپین های مختلف در دفاع از مردم ایران و مبارزات آنها، ایجاد نهادهای متعدد در زمینه های مختلف، از جمله ظرفهائی است که این همبستگی جهانی را عملی میکند.

دنیا باید با جمهوری اسلامی همان کاری را بکند که با دولت نژادپرست آفریقای جنوبی کرد. این عملی است. جنبش همبستگی با مردم ایران علیه اعدام کبرا و نازنین، علیه اعدام کودکان، علیه اعدام زندانیان سیاسی و بطور کلی علیه مجازات اعدام، فشار گذاشتن روی جمهوری اسلامی و گرفتن ابزار اعدام از حکومت وحوشی که هفتاد میلیون را به اسارت خود آورده اند، بخشی از این روند است. این را باید تقویت کرد.

١٠ اکتبر:
کمتر از دو هفته تا ١٠ اکتبر، که امسال مصادف با ١٨ مهر است، باقی مانده است. باید بیشترین تلاش برای رها کردن ذهنیت های عقب مانده و بی تفاوتی های موجود بعمل آید و بیشترین حرکت ها سازماندهی شود. توزیع ادبیات ضد اعدام و راه انداختن بحث و سمینار هرجا ممکن باشد گوشه ای از تلاش برای زدودن سموم فکری بورژوازی در میان مردم و رهانیدن هرتعداد بیشتری از مردم از اسارت فکری آنها است. داستان کبرا و افسانه را در کلاسها به دانش آموزان خود بگوئید و آنها را آموزش دهید. در کارخانه و دانشگاه درمورد زمینه های جنایت و دلایل اعدام بحث کنید و همکاران و هم کلاسی های بیشتری را از ذهنیت های عقب مانده برهانید. نامه های فردی و دسته جمعی به مجامع بین المللی بنویسید و همراه با مردم پیشرو در سطح جهان به این حرکت جهانی بپیوندید. پلاکاردهای علیه اعدام را در همه شهرها در میادین و مسیرهای پررفت و آمد نصب کنید. در و دیوار را علیه مجازات اعدام پر کنید. مبارزه علیه مجازات اعدام و علیه احکام اعدام، جزء مهمی از مبارزه علیه حکومت اعدام است. جزء مهمی از مبارزه علیه احزاب و سازمانهای سیاسی دست راستی و جزئی مهم و ضروری از تحکیم و تقویت گرایش سوسیالیستی در میان مردم است. این ابزار توحش را باید از دست همه دولتها گرفت و بشریت را از توحشی که طبقات حاکم بر جوامع انسانی تحمیل کرده اند عبور داد.*

No comments: