Friday, June 29, 2007

سازمان عفو بین الملل در تحرکی بیسابقه علیه اعدام کودکان در ایران

سازمان عفو بین الملل در تحرکی بیسابقه علیه اعدام کودکان در ایران
جمهوری اسلامی عملآ تنها کشوری است که کودکان را به مرگ محکوم می کند


سازمان عفو بین الملل در گزارش امروز خود با اطلاق کردن "آخرین جلاد کودکان" به جمهوری اسلامی، اعدام کودکان را توسط حکومت اسلامی به شدت محکوم کرد و خواهان توقف فوری اجرای احکام اعدامی شد که در زمان صدور، متهمان زیر 18 سال بودند. این اولین باری نیست که سازمان عفو بین الملل به اعدام کودکان توسط جمهوری اسلامی اعتراض می کند. این اعتراض و گزارش جدید امنستی بعد از کمپین گسترده کمیته بین امللی علیه اعدام و نازنین افشین جم از یکطرف و عقب نشینی جمهوری اسلامی و بردن لایحه توقف اعدام کودکان به مجلس اسلامی، صورت می گیرد. این اعتراض عفو بین املل بر این بستر، نه تنها کمپین " اعدام کودکان را متوقف کنید" را قویتر می کند بلکه امید به پیروزی این کمپین در آینده ای نزدیک را بیشتر می کند

انعکاس گزارش امروز امنستی در مدیای کشور سوﺌد بیسابقه بود. تقریبآ تمامی رسانه های معتبر این کشور، گزراش امنستی را انعکاس دادند. نماینده عفو بین الملل در سوﺌد اعلام کرد که این گزارش را برای دولت و پارلمان سوﺌد ارسال کرده است و خواهان اعتراض آنان به اعدام کودکان در ایران شده است. دولت نروژ در هفته پیش در رابطه با سنگسار مکرمه ابراهیمی رسمآ به دولت اسلامی ایران اعتراض کرد و گفت در صورت عدم لغو این احکام سنگسار از سفر نمایندگانش که قرار بود این هفته به ایران پرواز کنند، جلوگیری خواهد کرد. نمایندگان کمیته بین الملل علیه اعدام در ملاقات خود با معاون وزیر امورخارجه در سوﺌد در بخش خاور میانه و افریقای شمالی، ضمن گزارش پیشرفت کمپین "اعدام کودکان را متوقف کنید" از دولت سوﺌد خواستند که به مانند قسمت اعظم نمایندگان پارلمان سوﺌد از کمپین و خواست مردم ایران مبنی بر لغو مجازات اعدام کودکان حمایت کند

کمیته بین المللی علیه اعدام از کشورهاي اروپایی می خواهد تا مماشات با جمهوری اسللامی را بر سر جان کودکان در ایران به کنار بگذارند و به تبعیت از صدها نماینده پارلمانهای اروپایی و دولت نروژ، صراحتآ جمهوری اسلامی را به خاطر اعدام کودکان محکوم کنند و خواستار توقف اعدام کودکان و لغو مجازات اعدام شوند


کمیته بین المللی علیه اعدام
‏27‏/06‏/2007
manochermasori@yahoo.com
www.adpi.net
Tel: 0046704917494

Tuesday, June 26, 2007

کمپین نجات جان کبرا رحمانپور، از رم تا تهران

کمپین نجات جان کبرا رحمانپور، از رم تا تهران

در اطلاعیه مورخ بیستم ماه جون 2007 به اطلاع رساندیم که کمپین کبرا یکی از گسترده ترین کمپین های بین المللی علیه اعدام ها در ایران است. در این اطلاعیه اشاره کردیم که چگونه صدها هزار نفر در ایتالیا با امضاء نامه اعتراضی به دولت جمهوری اسلامی خواستار آزادی وی شده اند. هنرمندان، سیاستمداران و چهره های سرشناس جامعه ایتالیا از کمپین نجات جان کبرا دفاع کرده اند. همچنین به فعالیتهای گسترده ای که کمیته بین المللی علیه اعدام و سازمانهای مدافع حقوق زنان، حقوق بشر و مخالفان اعدام و سنگسار برای نجات جان کبرا، اشاره کوتاهی کردیم

کمپین دفاع از جان کبرا رحمانپور از خطر اعدام، در ایران یکی از شناخته شده ترین، وسیعترین و احساسی ترین کمپین های علیه اعدام است. به گواه نامه ها و تلفن های که بعضی از روزنامه های ایران انعکاس می دهند. مردم ایران خواهان توقف حکم اعدام کبرا و آزادی وی هستند. مردم داوطلبانه چندین بار اقدام به جمع آوری پول برای پرداخت به خانواده مقتول کرده اند. تعدادی با خانواده مقتول تماس گرفته اند و تلاش کرده اند که بخشش کبرا را بگیرند. همه این تلاشها نشان می دهد که کبرا رحمانپور در دل مردم جای دارد. جمهوری اسلامی باید در برابر افکار عمومی و خواست میلیونها انسان در ایران و جهان سر خم کند و به خواست آزادی کبرا تن دهد

روزنامه اعتماد در گزارشی خبر از ارسال نامه ای ازسوی 200 هنرمند به شاهرودی می دهد. دراین نامه این 200
هنرمند داخل کشور خواستار آزادی کبرا رحمانپور شده اند. صرفنظر از این که امضاء کنندگان چه کسانی هستند و همچنین هرچند این نامه بسیار دیر و بعد از سالها که از کمپین سراسری و جهانی نجات جان کبرا می گذرد، نوشته شد ه است. و هر چند در لحن آن نشانی از اعتراض به اعدام های گسترده در ایران نیست، اما باید نوشتن همین نامه را به فال نیک گرفت و امیدوار بود که جنبش گسترده مردم علیه اعدام در ایران هنرمندان و چهره های اجتماعی بیشتری را به اعتراض به احکام اعدام و سنگسار در ایران وادار کند
ذکر يک نکته اما در اين مورد ضروري است. ما از جنايتکاران حاکم بر ايران، حکم آزادي نازنين فاتحي و يا توقف حکم اعدام کبرا و شهلا و دهها نفر ديگر از سنگسار و اعدام را با مبارزه و با اعتراضات گسترده در ايران و دنيا گرفته ايم. عجز و لابه و تقاضاي " عفو" کردن از شاهرودي و ديگر جنايتکاران حاکم بر ايران در قاموس مبارزه عليه اعدام نمي گنجد. به اين هنرمندان عزيز که بسيار دير جنبيده اند، بايد گفت: لطفا مقررات بازي را رعايت کنيد. حکومت جنايت پيشه اسلامي را فقط و فقط با اعتراض و مبارزه ميتوان و بايد عقب نشاند و التماس و ندبه و زاري در اين مبارزه جايي ندارد

کمیته بین المللی علیه اعدام
23.06.2007
manochermasori@yahoo.com
www.adpi.net
Tel: 0046704917494

Monday, June 25, 2007

صدور و اجرای گسترده احکام اعدام را محکوم کنید

صدور و اجرای گسترده احکام اعدام را محکوم کنید
فراخوان به جهان متمدن
علیه بربریت، اعدام و سنگسار اعتراض کنید
در شش ماهه اول سال میلادی 2007 صدور و اجرای احکام اعدام و سنگسار در ایران در یک مقایسه ساده و آماری با شش ماهه اول سال 2006 به طرز نگران کننده ای به شدت افزایش یافته است. سازمان عفو بین الملل، سازمان دیده بان حقوق بشر، گروه ها و سازمانهای مدافع حقوق بشر بین المللی وتعدادي از نمایندگان پارلمان ها و دولتهای اروپایی، نگرانی خود را از افزایش صدور و اجرای احکام اعدام در ايران اعلام کرده اند. صدور حکم اعدام برای تعدادي از زندانيان سياسي، حکم سنگسار کبرا نجار، دستور اجرای حکم سنگسار مکرمه ابراهیمی و دوست پسرش، صدور حکم اعدام برای هفده نفر دیگر و اجرای حکم اعدام 21 یکنفر در طول خرداد ماه سال جاری، تآیید و اعلام تاریخ اعدام زندانی سیاسی، خالد حردانی، تنها گوشه ای از جنایات جمهوری اسلامی در ماه گذشته است که به روزنامه ها و بیرون از حکومت درز کرده است. اخبار تآیید نشده حکایت از تعداد بسیار بیشتری از اجرای احکام اعدام در ماه گذشته دارد. دولت جمهوری اسلامی از سال 2004 تا کنون 17 کودک زیر 18 سال را اعدام کرده است. این در حالی است که اکثریت مطلق کشورهای دنیا اعدام کودکان و نوجوانان زیر 18 سال را ممنوع کرده اند.کمیته بین المللی علیه اعدام، صدور و اجرای احکام اعدام را به شدت محکوم می کند. ما با تمام توان خود در یک تلاش بین المللی هماهنگ با سازمان عفو بین الملل و دیگر سازمانهای مدافع حقوق بشر سعی خواهیم کرد که بیشترین فشار بین المللی را به جمهوری اسلامی برای توقف این اعدام ها و سنگسارها، بیاوریم. خوشبختانه در مقابل این جنایات جمهوری اسلامی یک جنبش گسترده و بین المللی علیه اعدام ها و سنگسارها وجود دارد. در همین هفته گذشته عکس العمل بین المللی و سراسری علیه اجرای سنگسار مکرمه ابراهیمی و دوستش باعث شد که جمهوری اسلامی به سرعت عقب نشینی کند و دستور توقف اجرای سنگسار را صادر کرد. برای نجات جان کبرا نجار و خالد حردانی هم یک کمپین ویژه در دستور ما بوده است که به سرعت همه گیر شد و تعدادي از نمایندگان پارلمانها و دولتهای اروپایی از این کمپین حمایت کرده و اعتراض خود را به این احکام اعلام کردند. هم اکنون کمپین وسیع و گسترده ای علیه اعدام کودکان و نوجوانان در ایران در جریان است. کمیته بین المللی عليه اعدام یکی از جریانات اصلی فراخوان دهنده این کمپین است. هم اکنون بسیاری از سازمانها و گروه های مدافع حقوق بشر بین المللی به این کمپین پیوسته اند. کمیته بین المللی علیه اعدام حمایت تعدادي از نمایندگان پارلمان اروپا و کشورهای اروپایی را از این کمپین جلب کرده است. ما با تمام قوا تلاش می کنیم که این عقب نشینی را به جمهوری اسلامی تحمیل کنیم.ما به جهان متمدن فراخوان می دهيم که برای توقف اعدام های گسترده در ایران صدای اعتراض خود را بلند کند. عکس العمل به موقع ما باعث شد که دولت نروژ در رابطه با سنگسار مکرمه ابراهیم و دوستش اعترض کند. اعتراض ما و دیگر سازمانهای بین المللی تآثیر به سزایی در عقب نشینی جمهوری اسلامی داشت. این تجربه مثبت نشان می دهد که عکس و العمل به موقع می تواند جمهوری اسلامی را به عقب براند. ما از همه سازمانها، گروههای مدافع حقوق بشر ميخواهيم که دولتها و پارلمانهای اروپایی را وادار کنند که به اين احکام اعتراض کنند. ما از همه مخالفين مجازات اعدام می خواهیم که سریعتر و روشنتر علیه احکام اعدام و سنگسار در ایران موضع گیری کنند. می توان و باید با فشار های همه جانبه عقب نشینی های بیشتری به جمهوری اسلامی تحمیل کرد
کمیته بین المللی علیه اعدام
23.06.2007
Tel: 0046704917494

Wednesday, June 20, 2007

حکومت اسلامي عقب نشست، اجراي حکم سنگسار در تاکستان متوقف شد

حکومت اسلامي عقب نشست
اجراي حکم سنگسار در تاکستان متوقف شد

امروز چهارشنبه ٢٠ ماه ژوئن، به محض پخش خبر احتمال اجراي حکم سنگسار بر عليه مکرمه ابراهيمي ۴٣ ساله و دوست او در تاکستان، و به محض راه افتادن موجي از اعتراض و ابراز نفرت عليه جمهوري اسلامي ايران، سران اين حکومت فورا عقب نشيني کرده و اعلام کردند، که چنين خبري صحت نداشته است
خبرگزاري فارس امروز اعلام کرد که اين احکام اجرا نميشود و مقامات استان قزوين اعلام کرده اند که اين خبر صحت ندارد و قرار نسيت کسي سنگسار شود
اين اولين بار نيست که جنايتکاران حاکم بر ايران ،در مقابل اعتراضات جهاني و اعتراض مردم در ايران عليه سنگسار عقب نشيني ميکنند
جنبش عليه سنگسار در ايران و در دنيا سالهاي سال است که ادامه دارد و ما در ايران و در دنيا با مجموعه فعاليتهايي توانسته ايم تا کنون جان تعداد زيادي را نجات دهيم. آمنه لاوال ، صفيه حسيني، زعفران بي بي ، ژيلا ايزدي ، شهلا و شهناز در تهران، کبرا و يا حاجيه اسماعيل وند و...تنها نمونه هايي از اين نجات يافتگان و از تحميل عقب نشيني به جنبش سياه اسلامي در ايران و در دنيا است
کميته بين المللي عليه سنگسار براي لغو قانون وحشيانه سنگسار در همه جا فعاليت ميکند. بايد براي لغو قانون سنگسار در ايران و در دنيا بپا خاست
کميته بين المللي عليه سنگسار اين عقب نشيني فوري تحميل شده به حکومت اسلامي را به همگان اعلام کرده و معتقد است، حکومت جنايتکار اسلامي را بايد تحت فشار بيشتري گذاشت تا جرات نکند حکم جديد سنگسار اعلام و يا اجرا کند
ما اين پيروزي را به همگان تبريک ميگوييم و اعلام ميکنيم که اجازه نخواهيم داد در مقابل چشم همگان مشتي جنايتکار اسلامي احکام سنگسار را اعلام و يا اجرا کنند
کميته بين المللي عليه سنگسار
٢٠
ژوئن ٢٠٠٧
تلفن : ٠٠۴٩١٧٧۵٦٩٢۴١٣
minaahadi@aol.com

براي نجات جان مکرمه ابراهيمي و دوستش از سنگسار

براي نجات جان مکرمه ابراهيمي و دوستش از سنگسار
کمتر از بيست و چهار ساعت وقت داريم
طبق خبري که روز سه شنبه ١٩ ماه ژوئن به دست ما رسيد، مکرمه ابراهيمي ۴٣ ساله و دوست پسرش که در زندان چوبين تاکستان هستند، به زودي سنگسار ميشوند
گفته ميشود که در مقابل بهشت زهراي تاکستان ، جمهوري اسلامي ايران قصد دارد، اين دو نفر را ساعت ٩ صبح روز پنجشنبه ٢١ ماه ژوئن ، ٣١ خرداد سنگسار کند
براي نجات جان اين دو نفر، کميته بين المللي عليه سنگسار از همه امکانات خود استفاده خواهد کرد. صبح روز چهارشنبه ٢٠ ژوئن، مينا احدي با تماس تلفني با چندين نفر از نمايندگان پارلمان اروپا در بروکسل و استراسبورگ ، خبر اين واقعه و فوريت آنرا به اطلاع آنها رساند. در عين حال تماس با وزارت امور خارجه آلمان و کشورهاي ديگر که کميته بين المللي عليه سنگسار را مي شناسند، در دستور فوري ما در چند ساعت آتي است
تنها از طريق اعمال فشار به سران جنايتکار حکومت اسلامي ميتوان جلوي اجراي اين حکم را گرفت
مينا احدي امروز با راديو فردا مصاحبه اي انجام داد و ضمن اعلام خبر اينکه احتمالا فردا در تاکستان دو نفر سنگسار خواهند شد، از همگان دعوت کرد به اين حکم وحشيانه اعتراض کنند
فعالين کميته بين المللي عليه سنگسار در چند ساعت آتي خواهند کوشيد هر آنچه در توان دارند، انجام دهند تا جلوي اجراي اين حکم وحشيانه گرفته شود
سنگسار وحشيانه و غير انساني است، و حکومت اسلامي ايران براي ايجاد وحشت در جامعه و پس راندن مردم و زنان ، ميکوشد از اين حربه باز هم استفاده کند. مبارزات مردم در ايران و اعتراضات گسترده جهاني تا کنون باعث شده است، حکومت اسلامي در اجراي احکام سنگسار نا کام بماند. بايد کاري کرد که فردا نيز حکومت اسلامي ايران را وادار به عقب نشيني کرد. ما نبايد بگذاريم مکرمه ابراهيمي و دوست او را سنگسار کنند. مکرمه مادر سه کودک است و از زندان تماس گرفته و گفته است که از اجراي حکم سنگسار وحشت دارد. کمک کنيد جان مکرمه و دوستش را نجات دهيم. بهر طريق ممکن به اين حکم اعتراض کنيد
کميته بين المللي عليه سنگسار
٢٠ ژوئن ٢٠٠٧
تلفن : ٠٠۴٩١٧٧۵٦٩٢۴١٣
minaahadi@aol.com

Thursday, June 14, 2007

سخنراني مينا احدي در شهر نويز آلمان به دعوت اتحاديه کارگري" وردی

سخنراني مينا احدي در شهر نويز آلمان به دعوت
اتحاديه کارگري" وردي
"
روز شنبه ١٦ ماه ژوئن به دعوت اتحاديه کارگري وردي، مينا احدي سخنگوي کميته بين المللي عليه اعدام، در مورد نقض حقوق انساني در ايران، احکام اعدام و سنگسار و دستگيري و شکنجه و آزار رهبران کارگري و مبارزات مردم عليه اين سياستها، سخنراني خواهد کرد
اين جلسه در محل شهرداري شهر نويز است و خبرنگاران نيز در اين جلسه حضور خواهند داشت. سازمان دهندگان جلسه از استقبال مطبوعات از اين جلسه سخن ميگويند. از همگان دعوت ميکنيم در اين جلسه حضور بهم رسانند
روز شنبه ١٦ ژوئن ساعت ١٠ صبح در شهرداري شهر نويز
Rathaus Neues Micael str Alte innenhof
کميته بين المللي عليه اعدام
١٣ ژوئن ٢٠٠٧

Friday, June 8, 2007

کنفرانس در دانشگاه گوته فرانکفورت در مورد انتگراسيون

کنفرانس در دانشگاه گوته فرانکفورت در مورد انتگراسيون
مينا احدي يکي از سخنرانان اين مناظره است که از طريق تلويزيون نيز پخش خواهد شد

روز دوشنبه ۱۱ ماه جولاي به دعوت انستيوي تحقيقات اجتماعي٬ مينا احدي در يک مناظره در مورد انتگراسيون در آلمان شرکت ميکند. موضوع اين مناظره بن بست انتگراسيون در آلمان است و سخنرانان عبارتند از: يورگ لاوو از روزنامه دي تسايت برلين٬ ورنر شيف هاوئر دانشگاه اروپايي ويادرينا از فرانکفورت٬ فرديناند سوترلوتي و گرداننده بحث پتر کمپر از راديو و تلويزيون هسيش روند فونک خواهد بود. اين برنامه از طرف تلويزيون هسيش روند فونک فيلمبرداري شده و سپس پخش خواهد شد. ساعت شروع جلسه هشت شب روز دوشنبه ۱۱ جولاي است. محل جلسه ليتراتور هاووس ٬ در خيابان شونه اوس زيخت شماه ۲ است. از همه علاقمندان دعوت ميکنيم در اين جلسه حضور بهم رسانند

20.00 Uhr, Literaturhaus Frankfurt, Schöne Aussicht 2
Veranstaltungsreihe: Zeitbrüche - Diagnosen zur Gegenwart
Thema:»Elend der Integration« Mit Mina Ahadi (Menschenrechtlerin, Köln), Jörg Lau (Die Zeit, Berlin), Werner Schiffauer (Europa-Universität Viadrina, Frankfurt/Oder), Ferdinand Sutterlüty (IfS) Moderation: Peter Kemper (Hessischer Rundfunk hr2) 20.00 Uhr, Literaturhaus Frankfurt, Schöne Aussicht 2

نامه به زبان انگلیسی به نهادهابرای خالد و کبرا

To all human rights organizations
HELP IN ANY POSSIBLE WAY
UNITE TO SAVE THE LIVES OF KHALED HARDANI AND KOBRA NAJAR
Kobra Najar is one step away from stoning
Khaled Hardani is at the verge of execution
These two prisoners have asked us to launch an international campaign to save their lives
On Saturday June 2nd, 2007 we received a phone call from the prison of Rejayi Shahr in Iran. We were told that Khaled Hardani has been put under pressure to sign the document that will eventually lead to his execution on the 26th of June. This time the Islamic Republic of Iran has decided that Khaled should be executed for being a “militant against the God”.
Stoning is threatening the life Kobra Najar in Tabriz’s prison. In three separate she has asked for forgiveness and the parole committee of the Islamic Republic has her down all three times. Currently her new lawyers and she believe that the only chance to escape from stoning is putting pressure on the Islamic Republic through a series of international actions.
Khaled Hordani was sentenced to death after being accused of hijacking an airplane to escape from Iran. And Kobra, mother of four children is from Sanandaj. After being married she was forced to prostitution by his addict husband and currently is sentenced to death with the “allegation” of having extramarital relationship.
Receiving phone calls from the “death cell” and listening to the voice of individuals sentenced to execution and stoning is a unique and painful experience. At the same time, the fact that these prisoners have decided to call us and talk on the phone with maximum control on their emotions, explains their trust toward human rights activists and us. It shows the strength of the movement against governmental man slaughter. It is the experience of prisoners and people that our efforts in Iran and around the world to protest, to hold meetings and demonstrations were effective in raising international awareness, forcing the Islamic Republic to retreat and finally in saving lives of many prisoners. This is the power of the movement against execution and stoning and we should increase this power hundred times more!
We who are outside these prisons,
We who have escaped the Islamic Republic’s Hell and are living in other countries,
We have to start our efforts immediately.
This is to save the lives of the ones who are fighting with the nightmare of death every day and for many years.
This is to save the lives of the ones who are in the dungeons of the Islamic Republic and are counting the minutes. The ones whose heart races with every foot-fall that they hear: “Maybe these are the last moments of my life”.
We have to rise immediately to save the lives of these people!
We, the activists of the International Committee Against Execution (ICAE) and the International Committee Against Stoning (ICAS) are inviting all human rights activists, celebrities, artists and whoever who has respect for human rights and human dignity, to join us in the global actions and protests against execution and stoning of Khaled Hardani and Kobra Najar!
To save the lives of these two individuals and to put pressure on the criminal Islamic government a series of urgent actions need to be planned.
Meetings, protests and manifestations, sending letters to parliaments, putting pressure on the Islamic Republic and starting a worldwide action and movement against execution and stoning
Friday and Saturday 15th and 16th of June 2007 are the days that we should gather in front of the Islamic Republic embassies and in city centers and hold manifestations against execution of Khaled Hardani and stoning of Kobra Najar. With the help of International organizations, activists of ICAE and ICAS are planning to organize an extensive movement and worldwide action during these 2 days.
Send letters of protest to the UN and the European Union to put pressure on the Islamic Republic of Iran for immediate nullification of these sentences. This is another effort that should be on the agenda.
Broadcasting this 2-day event and related efforts in all web logs and internet sites!
Contact your parliament and the human rights commission of your parliament. Meet with your member of parliament and ask for an immediate and urgent protest against execution and stoning in Iran, especially nullification of these two sentences.
Join our movement; add your voice to ours. Together we can save the lives of two human beings from imminent death!
International Committee Against Execution (ICAE)
International Committee Against Stoning (ICAS)
June 2, 2007

Thursday, June 7, 2007

تن فروشي مادرم تنها راه نجات ما بود

تن فروشي مادرم تنها راه نجات ما بود
گفت و گو با دختري كه مادرش در دو قدمي سنگسار است
- چهارشنبه 16 خرداد 1386 [2007.06.06
آسيه اميني
"سنگسار، ‌در ايران اجرا نمي شود." اين سخني است كه از مديران اجرايي كشور بسيار شنيده ايم. جدا از اينكه نقض اين ادعا دستكم در دو مورد در ارديبهشت ماه سال گذشته در شهر مشهد رخ داده است، ‌اينك نيز هستند افرادي كه در زندانهاي ما با حكم رجم در دست، هر شب زير آسماني "سنگ"ين مي خوابند. "كبرا نجار"، ‌يكي از ايشان است
"فکر مي کني سخت نيست براي يه دختر که بشينه روبروي يه غريبه و بگه وقتي پدرم مرد، دلم خنک شد، خيالم راحت شد. گفتم حالا ديگه مي تونيم زندگي کنيم. مثل همه. حالا ديگه نه کتکي در کاره نه غم بزرگ مادرمون. گفتم تموم شد ديگه... چه مي دونستم که اين تازه اولشه
اشک، گونه اش را خيس کرده. کم نگاهم مي کند. آرام است و سعي مي کند با منطق به من ثابت کند که همه حرفهاي غير قابل باوري که مي شنوم، تنها بخشي از زندگي زخم خورده اوست. هيرو اميني دختر 26 ساله اي است که مادرش اين روزها در دو قدمي حکم سنگسار قرار دارد
پرونده شماره 83/4/11170در کميسيون عفو و بخشودگي قوه قضائيه براي سومين بار توبه نامه کبرا نجار محکوم به حد رجم را نپذيرفت تا اين زن و چهار فرزندش هرشب خواب را زير آسمان پر سنگ به صبح برند
آنچه مي خوانيد گفت و گويي است با هيرو فرزند بزرگتر کبرا از آنچه بر او و خانواده اش گذشته است. اين گفت وگو براي دختري که غرورش را از لابلاي سنگ و سنگلاخ بيرون کشيده، گفت وگوي سختي بود. بنابراين هرجا که ديدم مکث او طولاني است، ساکت ماندم تا خود بگويد.
تعريف مي کني؟ يا من بپرسم؟ تعريفي در کار نيست! از وقتي که کودکي ام را به ياد مي آورم پدري را به ياد مي آورم که مصرف کننده بود. چهار خواهر و برادريم. دو دختر و دو پسر. اول منم. سيروان يک سال از من کوچکتر است (25ساله). سمکو 24 ساله است و مريم 19 ساله
پدر چه مصرف مي کرد؟ هروئين، ترياک
مادرت؟ اوايل از روابط او و پدرم سر در نمي آورديم. بچه بوديم ديگر. حاليمان نبود که چه اتفاقي دارد مي افتد. تنها چيزي که مي فهميديم اين بود که وقتي پدرم عصباني مي شود، مادرم را و همه ما را کتک مي زند. مي ديديم که پدرم دائم مرداني را به خانه مي آورد، ولي به ما مي گفتند که اينها رفقاي اويند. رفقاي هر شبه! از مناسباتشان سر در نمي آورديم. بعد كه من بزرگتر شدم مادرم خودش به من گفت
حبيب هم يکي از آنها بود؟ بله. او را هم پدرم آورده بود. اول مثل همه مردان ديگر بود. بعد وقتي داستان مادرم را ديد و از خودش شنيد که پدرم او را مجبور به تن فروشي مي کند، فکر مي کنم بيشتر از روي دلسوزي بود تا هرچيز ديگر که به مادرم قول داد که او را از اين وضعيت نجات بدهد. اما... چه مي دانم ! حتما حسي هم داشت ديگر. وگرنه چه كسي حاضر است به چنين زني با چهار بچه كمك كند؟
مادرت آن زمان چند سال داشت؟ 33 سال
و حبيب؟ 24 سال
با شما مهربان بود؟ بله، خيلي. با همه مان و با مادرم. ما طعم مهرباني را از او چشيديم. من خجالت مي کشم که دارم از پدر مرده ام اين طور حرف مي زنم ولي واقعيت دارد. آن زمان پدرم به خاطر درگيري با صاحبخانه محکوم به 6 ماه زندان شد. وقتي او رفت زندان. حبيب نگذاشت ديگر مردان به خانه ما بيايند. واقعا با اينکه سن زيادي نداشت ولي براي ما پدري مي کرد. درست است که او قاتل پدرم است ولي آدم بايد راست بگويد. او هم مي توانست مثل ديگران بيايد و برود و به روي خودش نياورد که در اين خانه چه مي گذرد. مثل همه مردان ديگري که پدرم خرج زندگي و اعتيادش را از آنها در مي آورد. البته مطمئنم که پدرم يک بيمار رواني بود وگرنه مگر ممکن است؟ کدام مردي با زنش چنين مي کند؟
وقتي پدرت از زندان برگشت چه شد؟ بسيار بدتر از قبل شد. من ديگر بزرگتر شده بودم و مادرم به من گفته بود که چه اتفاقي در خانه ما مي افتد. درمانده بود و من تنها پناهش بودم
پدرت مي دانست؟ نه! ( با تاکيد مي گويد) او اصلا نمي خواست ما بدانيم. با همه بي اخلاقي و بيماري که داشت برايش مهم بود که ما نفهميم. خيلي مهم بود. بداخلاقي مي کرد با ما. کتکمان مي زد و کتک زدن ابزاري بود براي رام کردن مادرم
چرا مادرت از پدر جدا نشد؟ شد. ما بچه ها هم بارها به او گفته بوديم که از پدرمان جدا شود. بعد از تولد سمکو، از پدرم جدا شد. ولي ما بچه ها تقسيم شده بوديم. مادرم تازه متوجه شد که چه اشتباهي کرده. من پيش پدرم مانده بودم و مادرم دائم نگران بود که نکند زندگي او براي من تکرار شود. بازگشتش به خانه براي همين بود. براي من مي ترسيد در خانه ما هميشه بروي غريبه ها باز بود
آيا اين خطر وجود داشت؟ پدرم هرگز با ما (فرزندانش) چنين نکرد. ولي خب شايد يک دليلش اين بود که مادرم هميشه سپر بلا بود. به هر حال او معتاد بود و هميشه وقتي نيازش زياد مي شد. هم اخلاقش بد مي شد و هم نمي فهميد که چه مي کند
ازدواج پدر و مادرت اجباري بود؟ آنها هفت سال هم را مي خواستند. خانواده هايشان موافق نبودند. ولي ازدواج کردند. پدرم خان زاده بود و خانواده اش مادرم را رعيت مي دانستند. براي همين هم مادرم هرگز از پشتيباني خانواده همسرش برخوردار نبود
مگر آنها مي دانستند؟ بله مادرم به عمه هام گفته بود که پدرم با او چه مي کند، ولي آنها باور نکرده بودند و او را رانده بودند. راستش پدرم هميشه جلوي ديگران نقش بازي مي کرد. هرکس از بيرون آنها را مي ديد. فکر مي کرد پدرم عاشق مادرم است! چه رسد به اينکه باور کند که او، مادرم را و ما را دائم تحت فشارهاي شديد رواني و جسمي قرار مي دهد. خانه ما هميشه جهنم بود. جهنم. خيلي بد است؟ خيلي بد که بگويم آرزوي مرگش را داشتيم؟
نم نم اشک هيرو، هق هقي مي شود و ما (من و وکيلش) در سکوت نگاهش مي کنيم. چه مي توانيم گفتن؟
و ادامه مي دهد:يک بار به حدي ما رازد که سيروان رفت و مامور آورد. خواستند او را ببرند که آمد به اتاق ما و شروع کرد به خواهش کردن از ما. مادرم ترسيد که اگر رضايت ندهيم، بعدش ما را بکشد. او هم گفت که رضايت بدهيم و داديم
از روز حادثه مي گويي؟من آن روزها کلا سعي مي کردم فکرم را از خانه بيرون ببرم. با عده اي از دوستانم برنامه حافظ خواني داشتيم. هميشه عاشق ادبيات بودم. من هرگز به دوستانم نگفته بودم که پدرم بيکارو معتاد است و مادرم.... گفته بودم هر دوشان در شرکتي کار مي کنند. آن روز هم با دوستانم حافظ خواني داشتم. وقتي به خانه آمدم، مادرم آمد پيشم و گفت که ما تصميم گرفته ايم کار را تمام کنيم. نگاهش کردم و گفتم: هميشه همين را مي گويي و هرگز جرات آن را نداري! گفت: نه. ديگر تمامش مي کنيم. او و حبيب تصميم گرفته بودند کار پدرم را يک سره کنند
ناراحت نشدي؟[تامل مي کند و با آرامي و اطمينان سر تکان مي دهد]نه! من ديگر مي فهميدم. مي دانستم. همه چيز را مي دانستم. مي خواستم تمام شود. شر همه اين ماجراها تمام شود. مردان مادرم را پدر خودش انتخاب مي کرد.... خودش آنها را مي آورد به خانه..... بايد تمام مي شد... هر زن ديگري هم بود مثل مادرم رفتار مي کرد. فرقي نمي کرد او از حبيب خواسته يا کسي ديگر. اما متاسفم که درباره پدرم بگويم که حتا متاسف نشدم!...غروب مادر از ديوار خانه چوبي پرت کرد به کوچه. بعد با پدرم رفت بيرون. اين کار هميشگي آنها بود. گفتم که پدرم مي رفت بيرون با مادرم و آنها را انتخاب مي کرد. کمي طول کشيد. وقتي برگشت پيشاني اش خوني بود. بعد حبيب آمد. لباسهايش خوني بود. مادرم آنها را شست. تا صبح همه بيدار بوديم
گريه نمي کرديد؟ نه، فقط مريم گريه مي کرد، چون ترسيده بود.حبيب صبح خيلي زود رفت. مادرم به من گفت : برو مدرسه! و خودش و برادرم رفتند که به پليس خبر بدهند که پدرم شب به خانه نيامده. رنگ به صورت نداشتم و نمي توانستم حتا روي پايم بايستم. ولي رفتم. در راه مدرسه. يکي از دوستانم را ديدم. گفت : هيرو، شنيده اي يک مرد کرد را ديشب کشته و در خرابه ها انداخته اند؟سرم گيج رفت. برگشتم خانه
در کدام شهر بوديد آن موقع؟ تبريز
فاميل جمع شدند. همه مي پرسيدند که چه شده. من بيهوش و بي بنيه بودم. رمق نداشتم اما ناراحت نبودم. فکر مي کردم همه چيز بعد از يک هفته درست مي شود. احساس مي کردم ديگر راحت شده ايم...فاميل پدرم که از همان اول از مادرم دل خوشي نداشتند، به او مظنون بودند. آگاهي دائم از مادرم پرس و جو مي کرد. روز سوم مادرم را بردند. فاميل پدرم هم جنازه او را بردند و تمام
يعني چه تمام؟ يعني که مادرم اعتراف کرد. با اعتراف او حبيب را گرفتند. از اين طرف مادر مادرم چهار ماه با ما زندگي کرد. بعد عمويم آمد و سمکو و مريم را از ما جدا کرد و برد. پخش شديم و هرکداممان افتاديم يک گوشه ايران
مادرت به چه محکوم شد؟ 5 سال به خاطر معاونت در قتل، سه سال به خاطر اخفاي جرم، و سنگسار به خاطر زناي محصنه. ولي او توبه کرد. سه بار توبه نامه نوشت. و سه سال است که محکوميتش تمام شده. يازده سال. به خاطر چه جرمي؟ اين که تنها راه فرارش از زندگي وحشتناکي که داشت کشتن پدرم بود؟ اينکه آن قدر فريبکاري بلد نبود که واقعيت را نگويد؟
شما رضايت داديد؟ در همان اولين دادگاه ما چهار نفر نوشتيم و شهادت داديم که مادرمان قرباني بود و نوشتيم که پدرمان چه رفتاري با او داشت و رضايت داديم. ( دو نفري که سن قانوني داشتيم
حبيب چه حکمي گرفت؟ او به قصاص محکوم شده بود و چهار سال زندان بابت حمل ترياک. ولي سال 84 توانست رضايت عمويم را جلب کند و آزاد شود
چطور؟ مگر عمو ولي دم بود؟ نه. وکالت داشت از مادر بزرگم که حبيب را اعدام کند. ولي او ديه گرفت و رضايت داد
چقدر؟ ظاهرا 75 ميليون. ولي محضري، نه رسمي. چون مادر بزرگم راضي نبود و ما هم که نمي دانستيم
حرف ديگري هم داري هيرو؟ من چيز ديگري براي پرسيدن ندارم! نگاهم مي کنو و نگاهش سنگين است. به ديوار چشم مي دوزد.يازده سال مادرم در زندان است. يازده سال. از 33 سالگي تا 44 سالگي. چرا؟ چه بايد مي کرد؟ ادامه مي داد؟! نمي داد؟ ! چه مي کرد؟ چه تضميني وجود داشت حال و روز من و خواهرم مثل او نشود؟ او که مرد پدرم بود. کدام دختر دلش مي آيد بد پدرش را بگويد؟ اما هر وقت که فکر مي کنم به گذشته... مادرم هيچ راه ديگري نداشت
مريم کيان ارثي، وکيل کبرا نجار، در نامه اي که به رياست قوه قضائيه درباره موکلش نوشته، ضمن بيان آنچه در زندگي اين زن رخ داده، آورده است: "دردناک اينکه همسر اين زن، افرادي را که مي بايست با او همبستر شوند، انتخاب مي نموده تا آنجا که خود نيز شاهد اين صحنه مي بوده و حتا اگر موکلم خلاف ميل همسرش رفتار مي کرد، مورد آزار و اذيت قرار مي گرفت و در صورت هرگونه مقاومتي، آزارها و ضرب و شتم، متوجه فرزندانش که در آن زمان خردسال بودند، مي شد. اکنون مدت سه سال است که مدت حبس ايشان به پايان رسيده است و کماکان جهت اجراي حکم سنگسار، زنداني است. توبه موکلم سه بار با پرونده اش به کميسيون عفو و بخشودگي ارسال و متاسفانه براي بار سوم نيز، تقاضاي عفو رد شده است. حال رياست محترم قوه قضائيه، جنابعالي که در راستاي اجراي حق و عدالت گام بر مي داريد، آيا عادلانه است مادري که ترس از آسيب رسيدن به فرزندانش موجب مي شود که با اجبار و شکنجه اقدام به تن فروشي کند، اينک 11 سال از ديدار فرزندانش محروم شود؟ بنابراين خواهشمندم دستوري اتخاذ فرماييد تا با مطالعه پرونده و ملاحظه محتويات و مدارک وامعان نظر به نحوه ارتکاب جرم، مورد عفو و بخشش واقع شود و به کابوسهاي زني که 11 سال است هر روز به استقبال مرگ مي رود، پايان داده شود
پرونده کبرا نجار با وجود توبه ناه و با وجود درخواستهاي مکرر وکيلش و پي گيري هاي فرزندانش، در مرحله اجراي احکام، منتظر يک دستور نهايي است. دستوري که هنوز کسي از محتواي آن با خبر نيست

Sunday, June 3, 2007

نامه سرگشاده مينا احدي به همه نهادهاي مدافع حقوق انساني

نامه سرگشاده مينا احدي
به همه نهادهاي مدافع حقوق انساني
متحدانه و بهر طريق ممکن، کمک کنيد، خالد هرداني و کبرا نجار را نجات دهيم

کبرا نجار در يک قدمي سنگسار، خالد هرداني در يک قدمي اعدام
اين دو نفر محکومين به اعدام و سنگسار ، از ما درخواست کرده اند به مجموعه اقداماتي بين المللي دست بزنيم
از زندان رجايي شهر روز شنبه ۲ ژوئن 2007 با ما تماس گرفته و گفته اند که خالد هرداني تحت فشار گذاشته شده ، تا سند اجراي حکم اعدام خود را که قرار است در روز ۱۵ تيرماه اجرا شود، امضا کند. اين بار جمهوري اسلامي ايران خالد هرداني را به اتهام " محاربه با خدا" ميخواهد اعدام کند
کبرا نجار را در زندان تبريز اجراي حکم سنگسار تهديد ميکند. کبرا سه بار به کميسيون " عفو و بخشش" حکومت اسلامي نامه فرستاده و تقاضاي " بخشودگي " کرده است و هر سه بار به او جواب منفي داده اند. اکنون او و وکلاي جديد پرونده بر اين نظر هستند که تنها شانس نجات کبراي جوان از سنگسار، اعمال فشارعليه جمهوري اسلامي و انجام مجموعه فعاليتهاي بين المللي است
خالد هرداني به اتهام هواپيماربايي به قصد فرار از ايران دستگير و محکوم به اعدام شد و اکنون با " جرم" محاربه با خدا ميخواهند اعدامش کنند. و کبرا مادر چهار فرزند است. او که ديپلمه و اهل سنندج بود، بعد از ازدواج، تحت فشار همسر معتادش مجبور به تن فروشي شده و اکنون به " جرم" رابطه جنسي خارج از ازدواج ميخواهند سنگسارش کنند
خطر جان اين دو نفر را تهديد ميکند. وکلاي پرونده و خانواده اين دو نفر، خواهان انجام اقدامات فوري براي نجات جان آنها هستند
تلفن کردن از سلول مرگ و شنيدن صداي محکومين به اعدام و سنگسار، براي اينکه کمکشان کنيم، يک پديده منحصر بفرد است. پديده اي دردناک و بسيار سخت و در عين حال اين تلفنها و نلرزيدن صداي محکومين به اعدام و سنگسار، بيانگر اعتماد و اميد آنها به ما و مدافعين حقوق انساني است. بيانگر قدرت جنبش عليه قتل عمد دولتي است. مردم و خود زندانيان به عينه ديده اند، اگر ما تلاش کرده و در ايران و در دنيا اعتراض کرده ايم، اگر ما ميتينگ و تظاهرات راه انداخته وبا مجموعه اقدامات بين المللي جلب توجه کرده ايم، حکومت اسلامي وادار به عقب نشيني شده و جان تعداد زيادي نجات يافته است. اين قدرت جنبش عليه اعدام و سنگسار است و اين قدرت را بايد صد چندان کنيم
ما که در بيرون از اين زندانها هستيم و بويژه ما که از جهنم جمهوري اسلامي نيز فرار کرده و در کشورهاي ديگر ساکن هستيم، بايد فورا دست بکار شويم. براي نجات جان کساني که سالهاي سال است با مرگ دست و پنجه نرم ميکنند و همين امروز در سياهچال حکومت اسلامي، لحظات را مي شمارند و با هر صداي پايي و با هر حرکتي قلبشان به طپش در مي افتد، "شايد اين لحظات آخر زندگي من است!" براي نجات جان اينها بايد فورا به پا خاست
ما فعالين و دست اندرکاران کميته بين المللي عليه اعدام و کميته عليه سنگسار از همه سازمانها و نهادهاي مدافع حقوق انساني، از شخصيتها، هنرمندان و هر آن کسي که علاقمند به حقوق و حرمت انساني است، دعوت ميکنيم که در مجموعه فعاليتهاي عليه اعدام و سنگسار خالد هرداني و کبرانجار ، به ما بپيونديد
براي نجات جان اين دو نفر و براي اعمال فشار به حکومت جنايتکار اسلامي، ما اعلام ميکنيم که در روزهاي آتي مجموعه اقداماتي فوري را بايد در دستور گذاشت
تظاهرات و ميتينگ اعتراضي، اعمال فشار به جمهوري اسلامي و دامن زدن به يک حرکت و جنبش جهاني عليه اعدام و سنکسار
روزهاي جمعه و شنبه ۱۵ و ۱۶ ژوئن در هر جايي که امکانش را داريد، در مقابل سفارتخانه هاي رژيم اسلامي و يا در مراکز شهرها تجمع کنيد و بر عليه اعدام و سنگسار و بر عليه حکم اعدام خالد هرداني و حکم سنگسار کبرا نجار تظاهرات کنيد. فعالين و مسئولين کميته عليه اعدام و کميته بين المللي عليه سنگسار خواهند کوشيد بهمراه سازمانهاي بين المللي، اقدامات لازم را براي انجام يک حرکت گسترده جهاني تدارک ببينند
ارسال نامه اعتراضي به سازمان ملل، اتحاديه اروپا ، براي اعمال فشار به جمهوري اسلامي ايران براي لغو فوري اين احکام از جمله اقدامات ديگري است که بايد وسيعا در دستور گذاشته شود
در همه وبلاگها و سايتهاي ايتنرنتي خبر اين واقعه و مجموعه اقدامات را درج کنيد
با پارلمانها و يا کميسيونهاي حقوق بشر در پارلمانهاي کشورهاي اروپايي و در هر کشوري که امکانش را داريد، تماس گرفته و با آنها ملاقات کنيد و خواهان اعتراض فوري آنها به سنگسار و اعدامها در ايران و اعتراض فوري به اين احکام شويد
با ما همراه و همصدا شويد و جان دو انسان را از مرگ نجات دهيد
کميته بين المللي عليه اعدام
کميته بين المللي عليه سنگسار
۲
ژوئن ۲۰۰۷
۰۰۴۹۱۷۷۵۶۹۲۴۱۳
minaahadi@aol.com
www.adpi.net

Saturday, June 2, 2007

جمهوري جنايت اسلامي قصد سنگسار کبرا را دارد

کميته بين المللي عليه سنگسار
جمهوري جنايت اسلامي قصد سنگسار کبرا را دارد
به اين رفتار وحشيانه اعتراض کنيد

کبرا. ن متولد سنندج است. او که مادر چهار فرزند است٬ زندگي پر از مرارت و بدبختي داشته و اکنون بدليل وجود يک حکومت فاشيست اسلامي٬ در آستانه سنگسار شدن است
زندگي کبرا٬ ن نمونه مجسم ٬ تحقير و فقر و بدبختي٬نمونه مجسم خشونت خانگي و خشونت دولتي عليه زنان و نمونه مجسم زندگي زنان در ايران تحت حاکميت جمهوري اسلامي است
کبرا مجبور به ازدواج اجباري شده و سپس مجبور به تن فروشي توسط همسر معتادش ميشود. او ميگويد : مشتريها را همسرم انتخاب ميکرد و خودش هميشه ناظر تجاوز مردان متعدد به من بود. اگر کاري را که از من ميخواستند٬ نميکردم٬ همسرم مرا تهديد ميکرد و ميگفت بچه ها را از من ميگيرد و يا به آنها آزار ميرساند
اين زن که روزانه زير فشار اين رفتارهاي وحشيانه خرد ميشده٬ در نهايت با يکي از مشتريها به اسم حبيب دوست ميشود و حبيب همسر اورا به قتل ميرساند. حبيب با دادن ديه از زندان آزاد شده و اکنون کبرا به جرم رابطه جنسي خارج از ازدواج در آستانه سنگسار است
کميته بين المللي عليه سنگسار اعلام ميکند که جمهوري جنايتکار اسلامي نبايد جرات کند کبرا را اعدام کند. براي تحميل يک عقب نشيني به اين حکومت بايد مجددا در سراسر جهان دست به کار شد. به اين حکم وحشيانه و همه احکام سنگسار اعتراض کنيد
به کمپين جهاني عليه سنگسار بپيونديد و کمک کنيد کبرا را نجات دهيم
از فعاليتها و ميتينگ و تظاهراتهاي کميته عليه سنگسار حمايت کنيد و کاري کنيد کبرا را نجات دهيم
کميته بين المللي عليه سنگسار
۲