Thursday, September 6, 2007

چه چیزی جعل است؟ فراخوان زندانیان سیاسی یا اپوزسیون بودن شما؟/اپوزسیون در آزمون / عليه مجازات اعدام و براي آزادي زندانيان سياسي در روز ۷ سپتامبر و

در پاسخ به گردانندگان سایت " سلام دمکرات
چه چیزی جعل است؟ فراخوان زندانیان سیاسی یا اپوزسیون بودن شما؟

خلیل کیوان
September 4, 2007

گردانندگان سایت " سلام دمکرات " اطلاعیه ای در پاسخ به نوشته من تحت عنوان" اپوزسیون در آزمون، فراخوان زندانیان سیاسی و سکوت اپوزسیون"منتشر کرده است. آنها در این اطلاعیه به افشاگری از حزب کمونیست کارگری ایران پرداخته اند و علیه فراخوان زندانیان سیاسی و اقدام جهانی ٧ سپتامبر سنگر گرفته اند. منقدین ما، صاف و پوست کنده فراخوان ٢٦ زندانی سیاسی را که متعاقبا با انتشار دو لیست حمایتی دیگر از جانب ١٧ و ٣٤ نفر دیگر از زندانیان به ۷۷ نفر افزایش یافت را، جعل خوانده اند

جلادان حکومت دارند اعدام میکنند که فضای رعب ایجاد کنند، گردانندگان سایت " سلام دمکرات" هم یادشان افتاده است علیه فرد اعدامی و علیه حزبی که در سطح جهانی به استقبال فراخوان زندانیان سیاسی رفت، افشاگری کنند! چه رشادتی! چه احساس مسئولیتی نسبت به فراخوان به اعتراض علیه رژیم! چه درک عمیقی از مبارزه علیه اعدام! شاید هم نباید تعجب کرد. این اطلاعیه را باید به حساب هویت واقعی اینها و جایگاه سیاسی اینها گذاشت و از آن رد شد

اطلاعیه گردانندگان سایت سلام دمکرات بطور روشنی همسوئی با اعدامها است. خود اطلاعیه آنها، بحد کافی ماهیت شان را بیان میکند

……………………………………………………
حزب کمونیست کارگری ! به کجا چنین شتابان؟؟
سلام دمکرات
امروز دومقاله با عنوان های " از فراخوان زندانیان سیاسی برای مبارزه علیه اعدام در٧ سپتامبر حمایت کنید!" (مهرنوش موسوی) و " اپوزسیون در آزمون , فراخوان زندانیان سیاسی و سکوت اپوزسیون" (خلیل کیوان) از حزب کمونیست کارگری منتشر گشته است که جنبش را به حمایت از آکسیون اعتصاب غذای زندانیان سیاسی مطرح شده در بیانیه ای با امضاء چند زندانی سیاسی و کارگری شناخته شده و چندین زندانی باصطلاح سیاسی ناشناس فراخوانده و نیروهای اپوزیسیون را به "سکوت و سانسور" این اقدام "قهرمانانه" متهم ساخته اند
اما داستان چیست؟ چرا نیروهای اپوزیسیون و بخصوص نیروهای کارگری، چپ و کمونیست در داخل کشور که تا به حال اقدامات اساسی خیلی زیادی را برای آزادی زندانیان سیاسی و بویژه کارگری به راه انداخته اند و از هر موقعیتی برای افشاء ماهیت ستمکارانه ی حکومت استبدادی و حامی سرمایه داران و ضربه زدن به آن کوتاهی نکرده اند، در مقابل چنین حرکت "قهرمانانه" "سکوت" کرده و دست به "سانسور" اخبار آن زده اند؟ سایت سلام دمکرات، به عنوانِ یکی از این سانسورچیان بر خود لازم می داند که به این سوال ها پاسخ دهد:1. این بیانیه ها توسط فردی به نام خالد حردانی که به اتهام هواپیما ربایی برای فرار از مشکلات مالی ای که به زندانی شدنش می انجامید نوشته گشته است. وی پس از بازداشت و محکومیت به اعدام به بند زندانیان سیاسی و امنیتی منتقل می شود. پس از چندین سال همنشینی با زندانیان سیاسی و ملاحظه یِ اینکه دانشجویان 18 تیر محکوم شده به اعدام از طریق حمایت های مردمی و فشارهای بین المللی از زیر حکم اعدام گریخته و سپس بصورت غیر رسمی با عناوین مختلف "مرخصی" و ... آزاد گشته اند راهی را برای گریز از اجرای حکم اعدام می یابد. این راه "سیاسی شدن" بود. با همین انگیزه رفته رفته از طریق همبندی هایی چون منوچهر محمدی و دیگران در تحرکات درون زندان شرکت کرده و نام خود را پای برخی بیانیه ها می گذارد. و در حقیقت به همان شیوه ای که "امیر عباس فخرآور" خود را سیاسی معرفی کرد، آقای حردانی نیز سیاسی شد! دوستان ایشان که اساتید رسم و رموز فرصت طلبانه بودند به ایشان طرق مختلف کار و کاسبی و سودجویی از دکان های "سیاسی" را به وی آموزاندند. از جمله ی این ترفندها، صدور بیانیه های مشترکی بود که بغیر از خودشان هیچ یک از "امضاء کنندگان" دیگر، روحشان هم از این بیانیه ها اطلاعی نداشت. این طرز کار برای چند سال ادامه داشت تا اینکه بالاخره در چند ماه پیش، آقای حردانی پا را از حد خود فراتر برده و بیانیه ای را برای حمایت از رضا پهلوی و اعلام نمایندگی فردی بنام "غزل امید" از دار و دسته یِ مشکوک "امیر عباس فخرآور" منتشر ساخت و در این بیانیه از جمله نام های ردیف شده نام زندانیانی از چپ ها و اعضاء سازمان مجاهدین خلق نیز دیده می شد. این اقدام باعث گشت که نامبردگان این بار در مقابل حرکت آقای حردانی سکوت نکرده و با تکذیب نامه ای عمل غیر اخلاقی وی را افشاء کنند.2. آقای حردانی محکوم به اعدام است. به همین دلیل در اعلامیه ها و اطلاعیه های واقعی گروه های حقوق بشری و سیاسی در محکومیت حکم اعدام نام ایشان نیز برده می شد. اما تا به امروز هیچ فرد و یا گروه سیاسی ای از این نوع اقدامات فریبکارانه حمایت نکرده بود. چرا که تمامی گروه های داخل کشوری به این ترفند و ترفندهای دیگر آقای حردانی آگاهی داشته و همواره در مقابل این تحرکات سیاست سکوت را اتخاذ می کردند. البته این انتقاد وارد است که چرا این اقدامات غیر اخلاقی را افشاء نمیکردند؟ دلیلش این است که با تمامی مشکلات و معضلات فعالیت در داخل کشور و این واقعیت که اقدامات این فرد از طرف عده ای از طرفداران رضا پهلوی و گروه های مشکوک به وابستگی به نهادهای امنیتی از جمله دار و دسته فخرآور و "غزل امید" حمایت می شد، نمی خواستند هزینه و درد سر رو در رویی و افشاء این جریان را متحمل شوند. و تا زمانیکه این بیانیه ها در سایت های کم خواننده و بی اعتبار منتشر می گشت و انعکاس زیادی نداشت، لزومی به درگیر شدن با گروه های مذکور نمی دیدند. 3. اما این بار دوستان حزب کمونیست کارگری که به علت شرایط مشخص شان نیاز به تبلیغات زیاد دارند، طبق سنت هوچیگرایانه شان که مختص به شاخه ها و انشعابات بخصوصی از این جریان نمی شود، در چاله افتادند و با سر و صدای زیاد می خواهند همه را به چاه بیاندازند. اینکه این دوستان که تا به حال مدعی بودند تمامی تحرکات جنبش چپ در داخل کشور، از کردستان گرفته تا تهران و زاهدان، به رهبری و در ارتباط با ایشان بوده است، چگونه از اقدامات و ترفندهایِ شناخته شده یِ این دار و دسته بی اطلاع بوده اند، ایشان را در شرایط بسیار سخت (برای خودشان) و مضحک (برای دیگران) قرار داده است. برای ما جالب خواهد بود که ببینیم این بار چگونه خود را از چنین افتضاحی می رهانند
................................................................

اپوزسیون در آزمون
فراخوان زندانیان سیاسی و سکوت اپوزسیون

خلیل کیوان

۹ روز از انتشار فراخوان زندانیان سیاسی که بعضا محکوم به اعدام هستند، میگذرد. ۲۶ نفر از زندانیان سیاسی از زندان های تهران ، اصفهان، بندرعباس، اهواز، سنندج، اروميه و....، از همه مردم در سراسر جهان خواسته اند که به هر شکل میتوانند، علیه احکام اعدام و موج اعدام های اخیر دست به اقدام بزنند. آنها ۱۶ شهریور برابر با هفتم سپتامبر را برای یک اقدام جهانی نیز تعیین کرده اند.امروز نیز تعداد دیگری از زندانیان سیاسی از زندان های مختلف، از این حرکت حمایت کردند

اما در این میان عکس العمل اپوزسیون قابل تعمق است. تا امروز فقط حزب کمونیست کارگری که فورا عکس العمل نشان داد و فعالیت گسترده ای را در دستور گذاشت و معدودي که لفظا حمايت کرده اند، اکثرا سکوت کرده اند. نه به این فراخوان پاسخ داده اند، نه اقدامی در دستور گذاشته اند، نه قرار است در تظاهراتی شرکت کنند و نه حتی زحمت درج بیانیه زندانیان در سایت شان را بخود هموار کرده اند و یا آنرا در نشریه و رسانه ای که دارند، منعکس کرده اند. فقط سکوت و سانسور

از راست انتظاری نیست. به سازمان های راست و رضا پهلوی و داریوش همایون حرجی نیست،اما سکوت احزاب و سازمان های چپ غیر قابل بخشش است. هیچ چیز بی عملی و سکوت آنها را توجیه نمیکند. تعقل زیادی لازم است که درک شود اتفاق مهمی افتاده است؟ فراخوان زندانیان سیاسی در مقطعی که رژیم با راه اندازی بساط اعدام های علنی و سرکوب زنان، دانشجویان و جوانان قصد ارعاب جامعه را دارد، بسیار مهم و در خور توجه است. حقیقتا چه چیزی این سکوت را توجیه میکند؟ آیا مساله زندانیان سیاسی و اعتراض آنها به احکام صادره علیه آنها، بویژه احکام اعدام آنان، به اپوزسیون بی ربط است؟ آیا اپوزسیون به کارهای مهمتری مشغولند و وقت ندارند به این مساله بپردازند؟ از این مساله بی اطلاع اند؟ مساله چیست؟

واضح است که هیچکدام از دلائل فوق توجیه کننده سکوت آنها نخواهد بود. کسی هم چنین توجیهاتی را از آنها نخواهد پذیرفت. پاسخ آنها هر چه باشد، زندانیان سیاسی، خانواده ها و بستگان آنان و مردم عاصی که به سرنوشت این نبرد چشم دوخته اند را، قانع نخواهد کرد

احزاب و سازمانهای اپوزسیون در یک آزمون مهم قرار گرفته اند. تا همینجا کارنامه خوبی از خود بجا نگذاشته اند. چند روزی به هفتم سپتامبر باقی است. شاید هنوز باید امیدوار باشیم. آیا سکوت را خواهند شکست؟ فراخوان زندانیان را منتشر خواهند کرد؟ از فراخوان زندانیان به هر صورت که خود مناسب میدانند، پشتیبانی خواهند کرد؟ شاید بخود بیایند



عليه مجازات اعدام و براي آزادي زندانيان سياسي در روز ۷ سپتامبر
پاسخي به افتضاح سياسي "سلام دمکرات

محمد آسنگران


در دنياي مجازي اينترنت اين روزها انواع انسانهاي بي هويت و باهويت ميتوانند خود را آنچه که نيستند جلوه بدهند و يا آنچه را که هستند پنهان کنند و با نقاب ظاهر شوند. بعضا اسامي مجازي خود را مجاز شمرده در مقابل اسامي واقعي قد علم کنند
اما اگر در اين دنياي مجازي٬ خود را مشغول مقدرات فقط دنياي موجود خودشان ميکردند٬ حرفي نبود. ولي امروز به افرادي حمله ميشود که در زندانهاي يک حکومت جنايتکار و زير حلقه طناب دار نشسته و از ما انسانهاي آزاده و مدافع حقوق انساني طلب همکاري و مساعدت ميکنند. از بيرون زندان اما صاحبان يک سايت اينترنتي٬ " شجاعانه" به "افشاي" افرادي مي پردازند که همين امروز و يا فردا ممکن است عکس آنها را در سايت همين جنابان ببينيم در حاليکه نقاب به صورتها و جلاداني که از آينده مي ترسند٬ آنها را تا پاي چوبه دار بدرقه ميکنند. ميگويند اينها بي هويت هستند٬ ميگويند نويسندگان نامه اي که در آن نوشته شده: "آي آدمها در اين روزها ممکن است ما را اعدام کنند"٬ سياسي نيستند! مي فرمايند نويسنده فلان نامه طرفدار سلطنت است و لابد نبايد عليه حکم اعدام او حرفي زد٬ آري سخن از يک افتضاح سياسي در دنيايي است و در شرايطي است که هر کس را که به حکومت نقد دارد و نه فقط اين بلکه هر کس را که لباس مدل " غربي" پوشيده و يا حجاب را رعايت نميکند به زندان ميبرند و تعدادي را به اسم ارازل و اوباش به چوبه دار مي سپارند تا به همگان درس عبرت دهند و در جريان اين وحشيگري٬ کساني که تا همين امروز سر در لاک خود داشته و دنيا را با ايدئولوژي ملي اسلاميشان ميسنجند٬ مبصر مبارزات مردم و زندانيان شده و از حقانيت " سياسيون" دفاع ميکنند

در اين دنياي مجازي "سايت سلام دمکرات" بدون اينکه خم به ابرو بياورد تعدادي از زندانيان سياسي و تعدادي از زندانيان زيرحکم اعدام را بي هويت و ناشناس جلود داده تا براي خود هويتي بتراشد. سلام دمکرات يکي تعدادي از زندانيان سياسي و زير حکم اعدام را به جرم ناشناس و "غير سياسي" "جعل کننده امضا" و... به باد حمله گرفته و از حزب کمونيست کارگري ايراد گرفته است چرا از آنها دفاع ميکند

سلام دمکرات اسم يک سايت است. همه آدمهاي اين قرن ميدانند که هر سايت و وبلاگ و نشريه اي سياست خاصي را دنبال ميکند و انسانهاي واقعي با هويتي راست يا چپ آنها را منتشر ميکنند. اما سايت سلام دمکرات در جواب نامه خليل کيوان و مهرنوش موسوي هويت انساني خود را پنهان کرده و به اسم سايت بي زبان اطلاعيه اي عليه حزب کمونيست کارگري صادر کرده است که چرا از فراخوان زندانيان سياسي و زير حکم اعدام دفاع ميکند

خالد حرداني يکي از حمايت کنندگان کمپين ۷ سپتامبر است. و يکي از دهها زنداني است که اين کمپين را فراخوان داده و يا از اين فراخوان حمايت کرده اند. از نظر سايت سلام دمکرات ايشان گرايش "سلطنت طلبي دارد و سياسي نبوده است" و.... به همين دليل حزب کمونيست کارگري که اين فراخوان را جدي گرفته و در سطح جهاني کمپين وسيعي راه انداخته است مورد لطف اين خانم يا آقاي سلام دمکراتي قرار گرفته است که حزب ما "شتابان کجا ميرود" من از گرايش سياسي خالد خبر ندارم اما فراخوانم اين است که نه تنها بايد از اين اقدام حمايت کرد بلکه همه زندانيان و انسانهاي آزاده بايد به اين کمپين عليه مجازات اعدام و براي آزادي زندانيان سياسي در ۷ سپتامبر بپيوندند

خالد حرداني محکوم به اعدام شده است. سايت سلام دمکرات يا دست اندرکاران آن ميتوانند با تئوريهاي راست ايدئولوژيک ملي اسلامي نوع توده ايستي مخالف اعدام خالد نباشند و به مانند ملي اسلاميها پرونده او را از نظر خود و به نقل از دادگاههاي جمهوري اسلامي بيان کنند. اما ما کمونيستهاي کارگري اين گناه کبيره را قبول داريم مخالف مجازات اعدام هر کسي با هر گرايش سياسي هستيم. خالد حرداني هم مثل هر انسان ديگري حق دارد اعدام نشود و مخالف مجازات اعدام باشد و از جان خودش هم دفاع کند. سلام دمکرات مدعي است که ايشان سلطنت طلب است و قبلأ هم سياسي نبوده است. براي همين از فراخوان او دفاع نکرده است. ما ميگوييم اولأ خالد حرداني تنها يک نفر از دهها نفري است که اين فراخوان را داده اند. دومأ خالد حرداني سياسي باشد يا نباشد و به هر دليلي هواپيما ربايي کرده باشد يا نکرده باشد يک انسان است و نبايد اعدام شود

ما در مقابل سياست سلام دمکرات يا اين تفکر ملي اسلامي ميگوييم دنياي مدرن امروز و بشر قرن بيست و يکم مخالف اعدام بهر بهانه و دليلي و بر عليه هر کسي است که بخواهد جان انسانها را بگيرد. امروز نه تنها سلطنت طلب اگر صدام را گرفتند و محکوم به اعدام کردند٬ ما در مقابل اين حکم بوديم و فردا اگر طرفداران جمهوري اسلامي هم در زندان به مرگ محکوم شوند ما براي لغو حکمشان تلاش ميکنيم. اعدام قتل عمد دولتي است و بايد در همه جاي دنيا ممنوع و مطرود شود
هنوز معلوم نيست آقا يا خانم سلام دمکراتي چرا مخالف حکم اعدام خالد حرداني نيست. استدلال ايشان اين شبهه را ايجاد ميکند که خالد حرداني چون گرايش سلطنت طلبي دارد نبايد کسي از او حمايت کند. يا اينکه مثل منوجهر محمدي فلان و بيسار کار را کرده است. من در جواب اين استدلال ايدئولوژيک ميگويم آقا يا خانم "بسيار منصف و متمدن" ما به شرط چاقو مخالف مجازات اعدام نيستيم. ما سالها است که اعلام کرده ايم مخالف هر نوع اعدام و مخالف کليت اين قانون قرون وسطي هستيم. اگر خالد از نظر شما سلطنت طلب است و بايد اعدام شود ما مخالف اعدام هر انساني هستيم. کنکاش ايدئولوژيک نميکنيم که انسانها چه نظر يا سياستي دارند. ما مخالف اعدام قاتلين٬ دزدان و حتي حاکمان رژيم اسلامي هستيم

آقا يا خانم سلام دمکراتي ميتواند مخالفتش با حکم اعدام مرز ايدأولوژيک داشته باشد يا رسمأ موافق مجازات اعدام باشد. اما انسانهاي متمدن و بخصوص کمونيستها مبناي حرکتشان نه ايدئولاژي بلکه انسانيت و حفظ حرمت و حق حيات انسان است

سلام دمکرات که خيلي "با هويت و شناخته شده است" نوشته است تعدادي از زندانياني که فراخوان داده اند شناخته شد و تعدادي ناشناخته هستند. از نظر اين ژورناليست " بسيار منصف" گويا آن زندانياني که شناخته شده هستند "روحشان از اين فراخوان و امضايشان خبر ندارد". به يک معني ايشان مثل آقاي سحابي و توده ايها ميخواهد بگويد اين جعل است و دسيسه اي در کار است. اين دنياي ماليخوليايي و اتهام زني و پرونده سازي در ايران قدمتي به طول عمر ديکتاتورها و جنبش ملي اسلامي دارد. هنوز کسي اعلام نکرده است که از امضايش بيخبر بوده است سلام دمکرات فراخوان آنرا داده است که اين حرکت جهاني را کم اهميت کند. اين آقا يا خانم "باشرف" حتي منتظر نشده است که کسي از امضا کنندگان اعتراض کند از قبل مهر توطئه به آن زده و باطل اعلام کرده است

علاوه بر اين تقسيم بندي زندانيان به شناخته شده و ناشناس و بخشيدن حق آب و گل به تعدادي که مورد نظر اين نجنابان هستند از کجا آمده است. دوراني جنبش ملي اسلامي فقط زندانياني نظير گنجي و همکاران قبلي حکومت اسلامي را زندانيان مهم جلوه داده و از رهبر فلان اعتصاب کارگري و يا فعال مدافع حقوق زن و يا زني که بجرم ماتيک زدن دستگير ميشد٬ حرفي نميزد. ما اين فضا را شکستيم. امروز رهبران کارگري٬ شناخته شده ترين شخصيتها در بين زندانيان هستند. و ما در عين حال ميخواهيم اين فضا را نيز بشکنيم که دفاع از حق حيات و حرمت انساني ٬ به شرط تعلق ايدأولوژيک افراد و اسم و رسم آنها نبايد باشد

اعلام اينکه سند و فراخوان زندانيان جعلي است٬ يک اتهام کثيف و دست راستي به زندانياني است که در زير تيغ اسلام و جمهوري اسلامي گير کرده اند و براي نجات جانشان فراخوان اعتراض داده اند. ميگويم کثيف و دست راستي که آقا يا خانم سلام دمکراتي خوب بفهمد که اتهام زدن بدون مدرک جرم است و از آن بدتر پرونده همين زندانيان زير حکم و اسير رژيم اسلامي را سنگين تر ميکند. تا هنگاميکه اين اتهام اثبات نشده است اين يک پرونده سازي از نوع ملي اسلامي آن است. حزب توده و سحابي هم در سال ۷۸ نوشتند که دانشجويان معترض از جانب جناح "انحصار طلب سازمان داده شدند که اعتراض نمايند". زيرا ميخواستند از آخوند "رفرميستي" مثل خاتمي دفاع کنند. اين فرهنگ ملي اسلامي سلام دمکراتي سالها است که شناخته شده و بي خاصيت شده است

اجازه بدهيد براي روشن شدن اين قضايا ليست و اسامي فراخوان دهندگان و حمايت کنندگان از زندان را يک بار ديگر منتشر کنم. اين کار کمي به سلام دمکراتيها و چپهاي حاشيه اي نظاره گر کمک ميکند که بروند کساني را قانع کنند که امضايشان "جعلي است"!؟

اولأ اين فراخوان از جانب ٢٦ نفر از زندانيان سياسي داده شد و ليست دوم که اسم خالد حرداني هم جز آنها است يک ليست ٢٣ نفره است و از اين فراخوان ٢٦ نفره حمايت کرده و اعلام سه روز اعتصاب غذا کرده اند. مينا احدي طي نامه اي به اين دوستان نوشته است که اعتصاب غذا نکنند و جسم و جانشان را بيش از اين در خطر قرار ندهند. ليست و اطلاعيه اول که فراخوان اقدام جهاني داده است عبارتند از
براي اقدام جهاني عليه احکام اعدام و نجات زندانيان سياسي
فراخوان به اعتراض عليه موج اعدامها و فشار به زندانيان در ايران
به نهادهاي مدافع حقوق بشر
به همه مخالفين اعدام و شکنجه و زندان

ما زندانيان اسير در زندانهاي ايران، از همه انسانهاي آزاده در سراسر جهان درخواست ميکنيم که به موقعيت ما در زندانها توجه کرده و بويژه به اوضاع فعلي ما و خطر انجام اعدامهاي گسترده در ايران توجه جدي نمايند. ما از درون زندانها پيام خود را به گوش شما ميرسانيم. به اين اميد که با اقدامات و فعاليتهاي خودتان، مانع اجراي احکام گسترده اعدام در ايران شويد

اعدام ناعادلانه است و بايد بهر طريق ممکن در ايران و در دنيا ممنوع شود
در روزها و هفته هاي اخير تعدادي از جوانان و تعدادي از فعالين سياسي متاسفانه در شهرهاي مختلف ايران اعدام شدند. هنوز خطر اعدام ١٢ نفر درکرمان ، ٢٠ نفر در مشهد، ٢٦ نفر در کرج و تعداد ديگري در تهران و تبريز و شيراز و ديگر شهرها وجود دارد. ما براي جلوگيري از وقايع دلخراش و غير قابل تصور، به شما متوسل ميشويم. بهر طريق ممکن کاري کنيد که اين اعدامها اتفاق نيفتد. ما زندانيان محکوم به اعدام و زندانيان اسير در زندانهاي اوين و گوهردشت و سنندج و اروميه و نقده و کرمانشاه و همه زندانهاي ايران از همگان دعوت ميکنيم در يک اعتراض دسته جمعي و متحدانه روز ١٦ شهريور برابر با ٧ سپتامبر ٢٠٠٧ در سراسر جهان به ميدان بيايند و با شرکت خود در اين حرکت اعتراضي کاري کنند که توجه ها در دنيا يکبار ديگر به موقعيت ما جلب شده و از اجراي احکام اعدام جلوگيري کنند
ما زندانيان سياسي و زندانيان زير حکم اعدام چشم به انتظار اقدامات شما هستم. اجازه ندهيد فاجعه ديگري در ايران تکرار شود. ما احساس خطر ميکنيم و هيچ راهي بجز متوسل به شما انسانهاي آزاده نداريم
1- مصطفی دریانورد( سالن 1 اندرزگاه 7 زندان اوین
2- رضا بابا تبار ( سالن 3 اندرزگاه 7 زندان اوین
3- بابک دادبخش ( سالن 3 اندرزگاه 7 زندان اوین
4- فرشید بابایی ورزی ( سالن1 اندرزگاه 7 زندان اوین
5- عبدالرضا نجفیان (سالن 5 اندرزگاه 7 زندان اوین
6- حسین اصغری ( سالن 1 اندرزگاه 7 زندان اوین
7- بهروز جاوید تهرانی ( زندان گوهردشت
8- علیرضا کرمی خیرآبادی ( زندان گوهردشت
9- افشین بایمانی ( زندان گوهردشت
10 - سعید سنگر (زندان ارومیه
11- ساسان بابایی ( زندان سنندج
12 - جعفر ملائکه ( زندان نقده
13 - کیوان رفیعی ( بند 7 زندان اوین
14 - محمد حسن فلاحی زاده ( بند 350 زندان اوین
15- ابوالفضل جهاندار ( بند 350 زندان اوین
16 - یاسر مجیدی ( زندان بیرجند
17 - علی حیدریان ( بند 350 زندان اوین
18 - فرزاد کمانگر ( بند 350 زندان اوین
19 - اکبر سنجابی ( زندان دیزل آباد کرمانشاه
20 - پیمان خنجری ( زندان دیزل آباد کرمانشاه
۲۱ - دکتر عباس شیرضا ( زندانی امنیتی ، بند ۳۵۰ زندان اوین
۲۲ - عبدالرضا رجبی ( زندانی سیاسی ، ۳۵۰ اوین
۲۳ - صالح کهن دل ( زندانی سیاسی ، ۳۵۰ اوین
۲۴ - دکتر ابراهیم افشار ( زندانی امنیتی ، ۳۵۰ اوین
۲۵ - امیر حسین حشمت ساران ( زندان گوهردشت

اسامی جدید زندانیان سیاسی که از فراخوان 7 سپتامبر اعلام حمایت کردند به قرار زیر می باشد

26 - دکتر کیوان انصاری
27 - حمید رضا محمدی
28 - فرهاد وکیلی
29 - غلامحسین کلبی
30 - حمید برهانی
31 - حمید رضا محمدی
32 - سعید درخشندی
33 - خلیل شالچی
34 - سعید شاه قلعه`
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
ليست دوم که از اين اقدام جهاني حمايت کرده اند عبارتند از
اطلاعيه شماره ٢ از زندانهاي ايران

اعلام سه روز اعتصاب غذا در زندانهاي ايران
همراه با اقدام جهاني عليه اعدامها و براي آزادي زندانيان سياسي در تاريخ ١٦ شهريور

ما زندانيان سياسي و زندانيان محکومين به اعدام در زندانهاي تهران ، اصفهان، بندرعباس، اهواز ، سنندج، اروميه و....، از اقدام جهاني روز ٧ سپتامبر برابر با ١٦ شهريور عليه اعدامها و نجات زندانيان سياسي در ايران حمايت ميکنيم. ما براي نجات جان خود و همه محکومين به اعدام از ١٦ تا ١٩ شهريور برابر با ٧ تا ١٠ سپتامبر در زندانهاي ايران اعتصاب غذا ميکنيم

ما بهمراه ديگر زندانيان از همه جاي ايران، يکبار ديگر به همه مردم در دنيا اعلام ميکنيم که جان ما در خطر است و بايد فورا کاري کرد.
ما معتقديم که امروز زمينه براي يک حرکت بزرگ بر عليه اعدامها در ايران موجود است و بايد همگان کاري کنيم که هيچ انساني و بويژه هيچ کودک و نوجواني پاي چوبه دار نرود. ما زندانيان سياسي و زندانيان محکوم به اعدام چشم اميد به شما مردم آزاديخواه و سازمانهاي مدافع حقوق بشر در دنيا داريم
ليست شماره 2
-------------------------------
زندان سنندج
1- محمود صالحي
2- خالد فريدوني
3- امير شريفي
زندان اروميه
4- رحمان رسولي زاده
5- مصطفي رسولي نيا
6- سيد محمد رسولي
7- دکتر عوده اصلي با وجود اينکه مسن هست به اين حرکت پيوسته. دکتر عوده اصلي پدر علي اصلي است که قبلا اعدام شده است.
زندان اصفهان
8- محمد نيکبخت
9- علي اکبر نيکبخت
زندان بندر عباس
11- روح الله کبيري
12- محمد مهربان پور
زندان اوين
13- عبدالله سعيدي
14- محمد ابراهيمي
زندان اهواز
15- عدنان بيانات
16- علي مطهوري زاده
17- حسن خدرآبي
زندان رجايي شهر
18- -خالد هرداني ( زندان رجايي شهر)19- -ناصر خير اللهي ( زندان رجايي شهر)20- -شهرام پور منصوري ( زندان رجايي شهر)21- -لطيف محمدي ( زندان رجايي شهر)22- -مصطفي سليمي ( زندان رجايي شهر)23- -فرهنگ پور منصوري( زندان رجايي شهر
حتي اگر اين اسناد هم نبود و هر کسي که به جرم مخالفتش با جمهوري اسلامي در زندان بود و يا هر زنداني زير حکم اعدامي که به هر دليلي محکوم به اعدام شده بود و اين فراخوان را ميداد ما بايد از آن حمايت ميکرديم. سلام دمکرات با شانتاژ ملي اسلاميش و کسانيکه هنوز مهر سکوت به لب زده اند بايد بدانند دفاع ما از حق حيات انسان و حقوق انسان حد و مرز ندارد.
آيا با اين اسناد سلام دمکراتيها(١) عرق شرم ميريزند يا زبان اتهامشان عليه زندانيان سياسي و زندانيان زير حکم اعدام دراز تر خواهد شد بايد ديد
:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
(١) سلام دمکرات البته آنقدر جدي نبود که آيه هاي ايدئولوژيک راستشان جواب لازم داشته باشد. نامه خودشان به اندازه کافي افشاگر سياستشان است. اما سکوت سازمانهاي سياسي اپوزيسيون ايراني چپ و راست هم که احتمالأ به همين دلايل يا دلايل مشابه و سياست سکتي و فرقه ايشان سکوت کرده اند اين جواب لازم بود


ما مدافع حقوق مدنی همه مردم ایرانیم

جوابیه ایی به سایت سلام دمکرات

مهرنوش موسوی

گردانندگان سایت اینترنتی به نام سلام دمکرات به فراخوان من برای حمایت از خواست آزادی زندانیان سیاسی و دربند که به امضاء 27 نفر از زندانیان رسیده است حمله نموده و برای ارائه دلابل خود به این متوسل شده است که یکی از امضاء کنندگان این نامه 27 نفره فردی به نام خالد حردانی است که سایت سلام دمکرات یک تنه به محاکمه ایشان پرداخته و حکم خود را در باره وی صادر نموده است. جوابیه من به مسئولین این سایت این است که

1. من آقای حردانی را نمی شناسم ولی مصرم که افترا زدن به افراد جرم است. هیچ درجه ایی از علاقه به مبارزه علیه رژیم اسلامی، احدی را از التزام به اصول انسانی ممنوعیت افترا، اصل بودن برائت افراد، حق برخورداری آنها از دفاع از خودشان و حقوق مدنی مردم در این زمینه مبری نمی کند. حيثيت و حرمت تک تک انسانها مقدس است. افترا مجاز نيست. جرم هر کسى فقط ميتواند در مرجعى ذيصلاح و منصف که همه ادله، اتهامات و دفاعيات را بررسى ميکند و موظف به کشف بيطرفانه حقيقت است به ثبوت برسد. آقای حردانی در زندان است. اتهام به وی آنهم در ملاء عام، با ایما و اشاره و بدون آنکه ایشان امکان دفاع از خود را داشته باشند، بدون اینکه دادگاهی برای ایشان تشکیل شده باشد، بدون اینکه حتی شاکیان خود را بشناسد توسط هر کسی، هر مرجعی صورت بگیرد جرم است، مذموم است، غیر قابل قبول است. مغاير با کليه موازينى است که براى حفظ حرمت و حيثيت و حقوق شهروندى انسانها لازم الاجرا هستند. سایت سلام دمکرات که خود در مقام متهم کننده این فرد ظاهر شده است نه یک شاکی خصوصی، نه شخصیت حقیقی و حقوقی است، نه کسی گردانندگان آن را با اسم و رسم میشناسد. مدعی العموم بی چهره و بدون اسم و رسم نداریم. آقای حردانی ولی یک فرد مشخص است. آیا این عین ظلم نیست که متهم کننده پنهان است و متهم شونده آن هم بدون حق برخورداری از دفاع از خود علنی و در معرض قضاوت؟ نفس اینکه افرادی بدون امضاء خودشان، بدون اینکه جامعه آنها را بشناسد فرد دیگری را با اسم ورسم، مشکوک به همکاری با رژیم و یا غیره معرفی کنند، جرم است، مغایر کلیه موازین حقوقی بین المللی در دنیاست. این خود آب ریختن در آسیاب رژیمی است که ذره ایی حق و حقوق مدنی برای مردم این مملکت باقی نگذاشته است. این حق خدشه ناپذیر مردم است که در هر موردی خود متهم کننده را بشناسند. در هر دادگاهی حق مجرم است که بداند متهم کننده اش کیست. حق همه افراد است که تا جرمشان به دادگاهی ثابت نشده، تا حق دفاع از خود نیافته اند، تا دادگاه در بیطرفی کامل همه ادله را بررسی نکرده است، از بردن نامشان در جراید و بردن آبرو و حیثیتشان خودداری شود. در همین کشورهای اروپایی تا جرم کسی اثبات نشود، جراید حق بردن اسم طرف را به خاطر حفظ آبرو و حیثیت وی، کودکان، همسر و بستگانش ندارند. حتی در جلسه حضور در دادگاه، جزو حقوق پایه متهم است که اگر بخواهد صورت خود را پوشانده و تصویرش از رسانه ها پخش نشود. نه سایت سلام دمکرات و گردانندگان بی نام و نشانش، نه هیچ احدی حق ندارد این موازین را زیر پا بگذارد. بگذارید رژیم اسلامی و گردانندگانش تنها نیروی مقابله با حقوق مدنی مردم باشند
2. لغو مجازات اعدام اما و اگر ندارد. اعدام قتل نفس است. ما خواستار لغو حکم اعدام همه زندانیان صرفنظر از جرمشان هستیم. ما خواهان برچیدن بساط سنگساریم، خواهان برچیدن شلاقیم، خواهان لغو شکنجه و وادار کردن افراد به افشاگری علیه خود هستیم. ما خواهان برچیدن نظامی هستیم که بر این پایه بنا شده است. ما خواهان آنیم که احدی به خاطر بیان عقاید سیاسی در زندان نیفتد. همه اینها جزو حقوق مدنی مردم ایران است. اگر گردانندگان سلام دمکرات روی همه این خواستهای برحق مردم میخواهند شرط و شروط بگذارند، بهتر است زمینه بهتری برای بحث جستجو کنند. حتی اگر آقای حردانی از نظر گردانندگان این سایت "سیاسی" نبوده باشد و برای رها شدن از خطر اعدام، به خاطر جلب حمایت بین المللی امضاء خود را زیر این اطلاعیه گذاشته است و 26 نفر در زندان این امکان را به وی داده اند که از حرمت سیاسی بودن آنها و اقتدار جنبش آنها استفاده کند، نه فقط هیچ اشکالی ندارد، بل بدون این هم ما خواستار لغو اعدام این فرد و لغو احکام اعدام همه زندانیان هستیم. گردانندگان سایت سلام دمکرات اگر سری به جراید قتلهای زنجیره ایی نظام بیندازند، به خوبی متوجه میشوند که خود نظام هم برای توجیه بساط اعدام خود و دور کردن مردم از اعتراضشان آنها را "اراذل و اوباش" مینامد. همه دولتهایی که اعدام میکنند قبل از برپایی چوبه های دار حلقه گل به گردن متهمینشان نمی اندازند. یکی را به جرم دزدی، دیگری را به جرم جنایی، آن یکی را به جرم کمونیست بودن، و.... اعدام میکنند. اگر حتی گردانندگان این سایت به امضاء یک نفر زیر نامه دادخواهی عده ایی دیگر مسئله داشته باشند، در قاموس خودشان هم "دمکرات نمایی" نیست که از درخواست 27 نفر علیه اعدام حمایت نکنند
آنچنان که پیداست چنان در چمبره "امنیتی" کردن مسائل پیشرفته که حواسشان نیست که کجا ایستاده اند. من در مقابل نظام اسلامی هم از حقوق مدنی مردم و هم از لغو اعدام و خواست زندانیان سیاسی برای آزادیشان دفاع میکنم. اشکال این است که نکنی


علامت سوالی بزرگ روی سایت سلام دمکرات
مرتضی حقشناس
١٤ شهریور ٨٦

علیرغم پاسخ روشن خلیل کیوان مسئول تشکیلات خارج کشور حزب کمونیست کارگری به گردانندگان سایتی بنام "سلام دمکرات"، منهم بعنوان یک عضو حزب کمونیست کارگری و بعنوان یکی از مخالفین بی قید و شرط مجازات اعدام، چند سطر پاسخ به گردانندگان این سایت را لازم میدانم
موضوع این است که حزب کمونیست کارگری مردم آزادیخواه و جریانات مختلف اپوزیسیون را به حمایت از فراخوان زندانیان سیاسی، به یک اقدام جهانی علیه اعدام و سرکوب فراخوانده است در این میان گردانندگان سایت سلام دمکرات از این اقدام رنجیده خاطر گشته اند! خونشان به جوش آمده و مشغول افشاگری نه فقط از حزب کمونیست کارگری که از فرد محکوم به اعدام شده اند. من این سایت را نمیشناسم، با عرض معذرت از سوابق سیاسی گردانندگان آنهم بی اطلاعم، قضاوت از قبل هم روی آنها ندارم اما این اطلاعیه بر خلاف قسم و آیه چند سطر اول آن، نه علیه اعدام است نه علیه رژیم است، نه یک ذره احساس مسئولیت در آن است. یک هوچیگری محض است
١­ سلام دمکرات میگوید فراخوان زندانیان از اساس جعل است. ٢٦ زندانی سیاسی در تاریخ ٣ شهریور فراخوان به یک اقدام جهانی در روز ٧ سپتامبر علیه اعدام داده اند. حزب کمونیست کارگری هم بلافاصله از فراخوان آنها پشتیبانی کرد و اعلام تظاهرات در ٧ سپتامبر کرد. سلام دمکرات این فراخوان را نادیده میگیرد. و شیادانه میگوید حزب کمونیست کارگری از فراخوان اعتصاب غذای زندانیان سیاسی که در تاریخ ٥ شهریور صادر شده و علاوه بر هفت نفر از لیست ٢٦ نفره ١٧ نفر دیگر از زندانیان سیاسی هم آنرا امضا کرده اند حمایت کرده است. دو جعل آشکار در این کار است. جعل اول این است که فراخوان اول و حمایت حزب از آنرا سانسور کرده است. و جعل دوم این که سلام دمکرات حزب را مدافع اعتصاب غذا معرفی میکند. موضع حزب درمورد اعتصاب غذا را همه میدانند، مینا احدی از اعضای رهبری حزب هم همراه با انتشار فراخوان زندانیان سیاسی، در نامه ای اعلام کرد که اعتصاب غذا شیوه مناسبی نیست. گرداننده سایت سلام دمکرات که خود را عقل تاریخ و آگاه از همه رویدادهای کوچک و بزرگ تاریخ میداند، فراخوان ٣٤ زندانی سیاسی دیگر را هم خط زده است و همه چیز را به جعل یک زندانی نسبت داده است
٢­ اما فرض کنیم یک زندانی، بقول خود اینها برای نجات جان خود ادای سیاسیون! را درآورده و تلاش میکند از اعدام نجات پیدا کند. چه گناه کبیره ای کرده است! چرا بقول خلیل کیوان علیه فرد محکوم به اعدام افشاگری میکنید؟ لااقل اگر مخالف بی قید و شرط مجازات اعدام نیستید راه اعدام یک محکوم به اعدام را هموار نکنید. این شرافتمندانه نیست. تکرار اتهامات بازجوهای زندانی درمورد یک زندانی هم بیشتر از این شرافتمندانه نیست
٣­ میگویند این فرد اصلا سیاسی نبوده است. ولی تنش به زندانیان سیاسی خورده و فهمیده است که مثل آنها اگر در سطح ایران و جهان به اعدام اعتراض شود نجات پیدا میکند و خود را سیاسی نشان داده است! چه گناهانی این زندانی بیچاره و محکوم به اعدام مرتکب شده است! گویا جا برای این مبصران تاریخ و این قهرمانان "سیاسی" تنگ شده است. نظیر اینرا زیاد دیده ایم. هم جنس های این دوستان دفاع از پناهنده به اصطلاح غیر سیاسی را محکوم میکنند و به حزب کمونیست کارگری و فدراسیون پناهندگان ایرانی حمله میکنند، نه به این خاطر که خود آنها کار موثری در دفاع از پناهنده سیاسی میکنند، نگران بسته شدن دکان فرقه ای خود هستند
٤­ زندانیان سرشناس و غیر سرشناس یکی دیگر از شاهکارهای این دوستان است. سر تا پای اطلاعیه درجه بندی برای کمتر یا بیشتر مخالفت کردن با اعدام و یا مخالفت نکردن با آن است. اینها ظاهرا نمیدانند در کدام قرن زندگی میکنند. بنظر میرسد امثال کبرا رحمانپور و شهلا جاهد و فاطهمه حقیقت پژوه و دیگر محکومین به اعدام هم که به لطف کمپین های جهانی گسترده به آدمهای سرشناسی تبدیل شده اند، جای اینها را تنگ کرده اند و یک معذرت خواهی به گردانندگان این سایت بدهکارند
٥­ اما شاهکار اصلی اینها این است که فراخوان تظاهرات علیه اعدام و سرکوب رژیم را چاه مدانند و دیگران را از پاسخ به زندانیان سیاسی و تظاهرات کردن و اعتراض کردن برحذر میدارند. مرحبا به این همه احساس مسئولیت! بیائید یک لحظه فرض کنیم که لیست های زندانیانی که فراخوان اعتراض جهانی داده اند جعل شده است، اینهمه افشاگری علیه تظاهرات علیه جمهوری اسلامی برای چیست؟ چرا تظاهرات اینها را عصبانی کرده است؟ یک اعتراض جهانی علیه اعدام و سرکوب راه افتاده است. در بیش از بیست شهر پیکت و ملاقات و پخش اطلاعیه و اقدامات دیگر در جریان است و قرار است روز ٧ سپتامبر هم تظاهرات شود، تلاش برای برحذر داشتن دیگران از شرکت در این فعالیت ها و این تظاهراتها، سایت سلام دمکرات را قرار است به کجا ببرد؟ آدم متحیر میشود. شخصا تردید دارم که حس کینه به حزب کمونیست کارگری امکان تعمق و تعقل از شخص نویسنده این شاهکار سیاسی! را موقع نوشتن اطلاعیه نگرفته باشد
حالا خودمانیم. حزب کمونیست کارگری به دردسر افتاده است یا سایت سلام دمکرات؟ حزب کمونیست کارگری هوچیگر است یا سایت سلام دمکرات! لطفا از کوره در نروید و به این دو سوال پاسخ دهید. بقیه مسائل پیشکش تان
اطلاعیه گرداننده سایت سلام دمکرات را باید بعنوان نمونه ای از نفرت فرقه های مهجور علیه حزب کمونیست کارگری طلا گرفت


دستان خود را به خون آلود نكنيد
منصور تركاشوند
13/6/86

فرصت چنداني براي پاسخ به درخواست حمايت از زندانيان سياسي و زير اعدام در ايران وپرهيز از آلود شدن دست بخشهايي از اپوزيسيون به خون نمانده است . حزب ما بدرست از اين در خواست حمايت كرده و خواهد كرد . اعدام يك جنايت است و فارق از اينكه اعدامي كيست؟ بايد عليه اش موضع گرفت .بخصوص آنكه مجريان اين اعدامها اهداف سياسي روشني را تعقيب مي كنند
سايت سلام دموكرات در پاسخ به فرا خوان حزب ما و در نوشته اي با عنوان " به كجا چنين شتابان"، هم حرف خودش و هم حرف دل آناني كه در قبال اين در خواست سكوت كرده اند را يكجا زده و به افشاگري دست زده است، تا ما را رسوا كند. افشاء كرده اند كه يكي از زندانيان زير اعدام و امضا كننده اي در خواست، يعني آقاي خالد حرداني سلطنت طلب است و دفاع از لغو مجازات او را نقد كرده اند . علاوه بر" سلام دمو كرات" بخشهاي وسيعي از اپو زيسيون سر خودشان را به در خواستها و مناسباتي ديگر گرم كرده اند و با سكوت و بي عملي تلويحا به همان موضعي در غلطيده اند كه سلام دموكرات به صراحت عنوان كرده است
در مقابله با اين اپوزيسيون ، فرض و تصورات دردناكي ضروريست . تصور كنيد كه جمهوري اسلامي در ادامه جنايات تابستان هشتادو شش خالد حرداني را نيز به طناب دار بسپارد. تصور كنيد كه او نيزبا لبخند و تكان دادن دست ويا مستحصل و درمانده از هراس مرگ، افتان وخيزان وگريان بپاي ماجرا برود. براي روشن كردن ذهن اين اپوزيسيون، تصورات جنايت كارانه تري ضروريست ، تصور طناب دارآبي رنگ اين روزها ، بر گردن تمام هر بيست وشش نفري كه پاي اين در خواست را امضا كرده اند ونمايش آن در تلويزيون ولبحند مرتضوي چندان دور از ذهن نيست. ميشود تصورش كرد ،اين يك جنگ واقعيست و صحنه هاي اينچنيني بسيار داشته است و حواهد داشت. فقط تصور چنين جناياتي انسان را از زندگي بيزار مي كند چه رسد به صحه گذاشتن بر آن
اپوزيسيون ساكت امروز، فرداي چنين فجايعي ، بي عملي خود را چگونه توجيه خواهد كرد ؟ بويژه آنكه اعدام تك، تك اين انسانهاي زير اعدام، براي بقا ي جمهوري اسلامي صورت ميگيرند
قضيه از يك مبارزه روتين عليه اعدام ريشه اي تر است . زير اعدامي هاي در بند نظام اسلامي فارق از آنكه چه كاره هستند و باشند، الالحساب زندگي وجانشان، ابزار به خون كشيدن اعتراضات مردمي است كه خواسته هاي به شدت راديكالي دارند و جمهوري اسلامي را نمي خواهند . خونشان نياز نظام اسلامي راي بخون كشيدن صحنه است و امضا كننده گان در خواست شانزده شهريور اين نياز نظام اسلامي را با حس كردن سوزش طناب دار بدور گردن خود در يافته اند
نويسندگان سلام دموكرات و هم كيشان "ساكتشان" اتفاقا يك انتخاب سياسي كرده اند و با اين انتخاب دركنار نظام اسلامي ونيازش به خون براي بقا ايستاده اند.آيا اجازه ميدهند كه دستانشان بخون آلوده شود؟آيا حرفهاي دموكراتيكشان" را پس خواهند گرفت ؟ يا
طنز تلخ ماجرا اينجاست كه هميشه اين "گون" است كه از شتا ب نسيم گلايه دارد . حضرات "دموكرات و اپوزيسيونند" و مدام از شتاب ما در بزير كشيدن نظام اسلامي و عقيم گذاشتن تلاشهايش براي بقاي شاكي

No comments: